-
آب در هاون / محمد جلیل مظفری
دوشنبه 18 بهمن 1400 15:54
آب میکوبید در هاون جماعت, اینچنین باران نخواهد زد در چنین آلودهدامان خاکدانِ شرمگین, باران نخواهد زد تا نترْکد بغضهای خیس وکالِ مادرانِ سوگوار آری ای گروهی مردهخوارِ ایستاده در کمین, باران نخواهد زد! تا نخشکد از عطش زایندهرودِ زخمناک و کرخه و کارون زآسمانِ چرک و خاکآلودهٔ این سرزمین باران نخواهد زد کفر ابلیسید...
-
کذب / محمد رضا راثی پور
دوشنبه 18 بهمن 1400 15:53
هرچه می گویند و می گفتند غالبا کذب است و باور کردنش دشوار میکروفن چون ذره بین آن بانگ نارس را می کند پروار و پژواکش شود تکرار کرسی از کرسی نشین سر تر مستمع از آن وقیح هرزه گو بر تر جاهل در جلد فاضل رفته سرمست از دروغ خویش ای بسا فسفر بسوزاند واژه ها را دانه دانه گرچه ناهمگون در پاور پویینت آن نخ تسبیح اغوایش بگنجاند...
-
هنوز پشت پنجره / سعید سلطانی طارمی
دوشنبه 18 بهمن 1400 15:53
هنوز کوچه های شهر از دهان خاطرات تو طلوع می کنند هنوز روزها سرود خویش را از ابتدای پلک های تو شروع می کنند هنوز می شود تو را نفس کشید هنوز می شود تو را شنید کدام شهر خاورِمیانه بود؟ کدام قهوه خانه ی کدام شوش با تو آشنا شدم؟ کنار من نشستی و جهان طلوع کرد. جهان که از خطوط نرم دستهات صلح را شناخت و در دهان عشق آشیانه بست...
-
غزل / اقبال مظفری
دوشنبه 18 بهمن 1400 15:52
بیا بیا که به چشمِ من عاشقانهترینی ترانهای، غزلی، گوهر، یگانهترینی به جستجوی کسی بودهام به وسعت دریا کنون به چشم من ای دوست، بیکرانهترینی! غزل، نگارۀ پُرنقشِ شاعرانهترینهاست تو مطلع غزلی، ناب و شاعرانهترینی به نقشبندیِ زیبایِ کائنات اهورا پرند عاطفۀ خلقتی، زنانهترینی تو نیروانۀ رازی، تو آفرینۀ بودا تو...
-
سطل آشغال / حمیدرضا شکارسری
دوشنبه 13 دی 1400 19:36
شعر روی شعر بی که تو ببینی اش بی که تو بخوانیش شعر روی شعر سطل آشغال من کتابخانه ای ست
-
شاعر بودن / فروغ فرخزاد
شنبه 11 دی 1400 06:36
#فروغ_فرخزاد من به یک چیز خیلی معتقدم و آن"شاعر بودن"در تمام زندگی است! شاعر بودن یعنی انسان بودن. بعضی ها را می شناسم که رفتار روزانه شان هیچ ربطی به شعرشان ندارد، یعنی تنها وقتی شاعر هستند که شعر می گویند؛ بعد تمام می شود و دو مرتبه می شوند یک آدم حریص شکموی ظالم تنگ فکر بدبخت حسود حقیر. خوب، من حرف های...
-
نو خسروانی/ میر علی رجبی
پنجشنبه 9 دی 1400 10:32
یک غنچه-دوبرگ ، تلخ و شیرین، آواز زنان چایچین است؛ خوش باش که زندگی همین است.
-
بی اغراق / مهرگان مالکی
پنجشنبه 9 دی 1400 10:29
بی اغراق بگویم به ندرت حرف علمی از هلاکویی شنیده ام، کسی که سالهاست مردم رفتار قلدرمابش را به غلط "روانشناسی" انگاشتهاند. کسی که باور عمومی جامعه ما را از روانشناس شکل داده: فردی با ایگوی متورم، عقل کلی که همه باید و نبایدها را میداند و به سبک اوستاکارهای قدیم که با اردنگی و پسگردنی، نوچه و شاگرد...
-
تاس / مرتضی نور بخش
پنجشنبه 9 دی 1400 10:26
زمان گذشت و به میل رقیب تاس افتاد که مهرِ او به دلِ یار ناسپاس افتاد چه کرد عشقِ تو با قلبِ من که میدیدم برای ماندت آخر به التماس افتاد کسی که با قدمش کوه را تکان میداد عجیب در دلش از رفتنت هراس افتاد قرار بود نیوفتد زمین ز چشمم اشک ببخش پای تو اینبار بی حواس افتاد به لطفِ عشق تنم جامه ی طلا کردند ولی ز بعد تو قیمت از...
-
روی هوا / محسن صلاحی
پنجشنبه 9 دی 1400 10:25
روی هوا نشستهست روی هوا ببین باران و برف و بوران خیسش نمیکنند او از تمامِ پنجرهها در رفتهست و خانهای نمانده که او را در چارچوبِ مسخرهاش جا دهد او رفته آنطرفتر تا مستقیم زل بزند توی چشمِ شب و دستِ بازِ خود را تا دوردستِ سایۀ بیانتها دراز کند و از کنارِ گردنِ باریکِ شب عبور دهد و یک ستاره از بغلِ گوشِ او بچیند...
-
نکته / تئودور آدرنو
پنجشنبه 9 دی 1400 10:23
فرهنگ فقط آن هنگام حقیقی و اصیل است که تلویحاً انتقادی هم باشد؛ و جامعهای که این را فراموش کند ، مکافاتش را در نظریهپردازانی که میپروراند خواهد دید! انتقاد ، عنصر ضروری فرهنگ است و خود دچار تناقض است: با همهٔ ناحقیقی بودنش ، باز هم حقیقی است ، همانقدر که فرهنگ ناحقیقی است. ناعادلانه بودن انتقاد در این نیست که...
-
سه گانی / سحر سلمانی نژاد
پنجشنبه 9 دی 1400 10:22
طعم دنیا برای آدمها جز به لبقند گاهگاهی چیست؟ زندگی غیر مهربانی نیست. #سحر_سلمانی_نژاد ┄┅─═◈═─┅┄
-
احمد شاملو
پنجشنبه 9 دی 1400 10:20
احمد شاملو (۲۱ آذر ۱۳۰۴ – ۲ مرداد ۱۳۷۹) متخلص به الف. بامداد و الف. صبح، شاعر، فیلمساز، روزنامهنگار، پژوهشگر، مترجم، فرهنگنویس و از دبیران کانون نویسندگان ایران بود.[۳][۴] شاملو تحصیلات مدرسهای نامرتبی داشت؛ زیرا پدرش افسر ارتش بود و پیوسته از شهری به شهری گسیل میشد، و از همین روی خانوادهاش هرگز نتوانست مدتی...
-
مردی که عصایش را قورت نداد / احمد ابوالفتحی
پنجشنبه 9 دی 1400 10:18
: در همهکار سبکِ ویژهای داشت و از جمله در نوشتنِ نامِ خود در ابتدای کتابهایش: باستانی پاریزی (محمد ابراهیم)؛ دکتر در تاریخ – استاد دانشگاه تهران. گاه شوخی را از همان اسمِ کتاب شروع میکرد. نمونه: در اسمِ مجموعه مقالاتش کلمهی هفت تکرار میشد: خاتون هفت قلعه؛ آسیای هفت سنگ؛ نای هفت بند و... گفته بود این مجموعه در...
-
آخرین گل ... / علی رضا طبایی
پنجشنبه 9 دی 1400 10:17
در برگریزانی چنین، ای سرخگل، تنهاترین گل آیا چه خواهی کرد با برف زمستان، آخرین گل! ای آتش عریان روح، ای از تبار وحی و الهام با من چه خواهی کرد، با این سرد، این خاکسترین گل با من چه خواهی کرد، با خالی اجاقی مرده در خود ای شعلهی رقصنده بر خاکستر من، آذرین گل! ای شسته تن در چشمهی مهتاب سیمین، یاد شیرین چون دختر شاه...
-
پیش از این /پل لارنس دانبر / احمد شاملو
پنجشنبه 9 دی 1400 10:15
پیش از این نیاموخته بودم که ابدیت واژهای است بس طولانی. _ ضربههای آرام ساعت زمان را نشنیده بودم. سخت است این چنین دیرگاه آموختن چنین مینماید که به راستی دلی که غمناک است جز امیدها و اعتمادها جز تردیدها و هراسها جز خون و به جز سوز، هیچ نمیآموزد. شب، سراسر تیره نیست و روز، سراسر آنچنان نیست که وامینماید لیکن از...
-
طنزیمات ادبی / امیری فیروز کوهی
پنجشنبه 9 دی 1400 10:13
کار ملک از نابسامانی ز میزان درگذشت سر بنه تقدیر را اکنون که آب از سر گذشت درگذشت ایّام راحت درگذر زین خاکدان درگذر زین خاکدان کایّام راحت درگذشت کار با جمعی دغلبازان افسونگر فتاد تا چه بر ما زین دغلبازان افسونگر گذشت یک نفس بیرنج و یک دم بیتعب بر ما نرفت محنتی از در رسید ار زحمتی از در گذشت مشتی از نودولتان سفله...
-
زبان اداری ، ابزار سلطه جویی / اسماعیل امینی
پنجشنبه 9 دی 1400 10:12
وقتی میخواهید از دستگاههای عابر بانک، پول بگیرید، روی صفحه مینویسد: دستگاه در حال شمارش وجه میباشد. این یعنی: دستگاه دارد پول میشمارد. روی برخی پلهای عابر پیاده نوشته شده: تکدی گری، چهره شهر را زشت میکند. این یعنی: گدایی چهرۀ شهر را زشت میکند. راستی این زبانِ عجیب از کجا آمده است؟ در میان هفتاد میلیون مردم...
-
نمونه های شعر دیروز برای تبرک
پنجشنبه 9 دی 1400 10:10
بیا ای مهربان با من! / مهدی اخوان ثالث به دیدارم بیا هر شب دراین تنهایی تنها و تاریکِ خدا مانند دلم تنگ است بیا ای روشن، ای روشنتر از لبخند شبم را روز کن در زیر سرپوش سیاهیها دلم تنگ است بیا بنگر، چه غمگین و غریبانه دراین ایوان سرپوشیده وین تالاب مالامال دلی خوش کرده ام با این پرستوها و ماهیها و این نیلوفر آبی و...
-
ابوالقاسملاهوتی / محمد حسین بشیریان
سهشنبه 7 دی 1400 05:04
شاعر، روزنامهنگار، انقلابی شورشی متولد 26 مهر یا 16 آذر 1264ش در کرمانشاه، اشعارش در بستری از ساحت گسترده سیاست بر زندگی شاعرانه او سایه انداخته است. او نخستین مُبدع سرودن شعر نو، پیش از استاد بیچون ما »نیمایوشیج« عزیز و یگانه است. از پانزده سالگی اشعارش را سرود. روزنامه »تربیت و حبلالمتین« به انتشار اشعارش...
-
شهریور /محمد رضا راثی پور
شنبه 13 شهریور 1400 08:49
پیش از نوشتن در ذهنم شعری از یکی از دوستان که با ایشان تازه آشنا شدم را مرور می کردم با این مضمون که مرداد که تمام شد داس مرگ را به شهریور داد. با ملاحظه آمار تلفاتی که در اثر کرونای منحوس رخ داده توصیفی بهتر نمی توان ارائه داد. بحران کرونا یکی از بی شمار بحرانهایی بود که در سایه بی تدبیری و تحمیل ایدئولوژی نتوانست آن...
-
با پایبندها...!/ محمد استعلامی
چهارشنبه 10 شهریور 1400 17:08
هان! گورکن! برای سیمین، آن قلهٔ بلندِ رشادت گوری به گسترهٔ تاریخ باید کند این از تو ساختهست؟؟ با کفن و دَفن یا با خرید آمرزش از آن که خود نیاز به آن دارد او را به خاک مرده چگونه توان سپرد؟ هرگز! تا قیامت؟ نه! تا ساعتی؟ روزی؟ هفتهیی؟ ماهی؟ نه! او در قلمروِ مردهخواران که نامش گورستان است هرگز به خاک نخواهد خفت بنگر!...
-
راز / سید مهدی موسوی
دوشنبه 8 شهریور 1400 12:04
. فریادهای من، وسطِ کوچه با کشتنم یواش نخواهد شد! من رازهای مختلفی دارم که هیچوقت فاش نخواهد شد تکرارِ پیچگوشتیِ احمق! تنها دلیلِ چرخشِ این پیچ است نامِ کتابِ مذهبیام «تردید» اسم خدای مذهب من، «هیچ» است! مشتاقم و به جبرِ جهان، محدود! شرحِ دویدنِ حلزون هستم که حاضرم به تجربهی هر چیز من سکسِ مبتلا به جنون هستم قایم...
-
دیدار / پاییز رحیمی
دوشنبه 8 شهریور 1400 07:09
: با یک بغل باران، به دیدار تو میآیم در را به روی این همه آشفتگی، وا کن؛ آنگاه در آیینۀ چشمم، خود را تماشا کن! .
-
نه / سید علی میر افضلی
دوشنبه 8 شهریور 1400 06:52
... نه زخم کهنه بند میآید نه برف پشت پنجره نه خاطرات تو. ...
-
جای خالی / مرتضی دلاوری
دوشنبه 8 شهریور 1400 06:50
یکنفر؛ نیست اینجا اینهمه زخم؟! اینهمه جای خالی؟!
-
نمونه های شعر دیروز برای تبرک
دوشنبه 8 شهریور 1400 06:38
آب و آتش / مهدی اخوان ثالث آب و آتش نسبتی دارند جاویدان مثل شب با روز، اما از شگفتیها ما مقدس آتشی بودیم و آب زندگی در ما آتشی با شعلههای آبی زیبا آه آب و آتش نسبتی دارند دیرینه آتشی که آب میپاشند بر آن، میکند فریاد ما مقدس آتشی بودیم، بر ما آب پاشیدند آبهای شومی و تاریکی و بیداد خاست فریادی، و درد آلود فریادی من...
-
صدای پا / آنا آخمانوا / احمد پوری
دوشنبه 8 شهریور 1400 06:37
من چون عاشقی چنگ به دست نیامدم تا در دل مردم رخنه کنم شعر من صدای پای یک جزامی است به شنیدن صدای آن ناله خواهی کرد و نفرین هرگز نه شهرتی خواستم نه ستایشی سی سال تمام در زیر بال نابودی زیستم #آنا_آخماتووا ترجمه: #احمد_پوری @naghdehall
-
نمکیسم ماندگار در سلولهای ذهن ما / دکتر امیدوار رضایی
دوشنبه 8 شهریور 1400 06:34
سعید نمکی رفت اما آنچه ارائه کرد کلاس درسی بود کامل از چیزی که حق اوست در تاریخ شفاهی مملکت تا همیشه به نام خودش ثبت شود: نمکیسم. نمکیسم الگویی است از تلاش همهجانبهی پُر از ابتذال یک نفر برای ماندن بر صندلی به هرشیوهای. نمکیسم به واقع معجونی کامل بود. از هوچیگری و بلند کردن چندبارهی انگشت اتهام به سوی تمام عالم...
-
تبعیدی / بیژن الهی
دوشنبه 8 شهریور 1400 06:29
الف ــ لام ــ میم سلام بر تبرهایی که حروف آزادی را جدا جدا کردهند. پشت بوریای حجامت نفس از پر طبلترین لحظهی پس از رگباری در میان صبح و گلِ شیپوری ــ که ناقوس عشق بود، خاکستریی مشرف به دردی که سایههای طلایی را بر پلههای تیمارستان چون شیههیی میلرزاند، از بال هاروت به سقفی تبعید شد که خستگی را طعمهی ما میکرد....