این ریشهها / هنوز/ به واژههای تو میمانند
دریا / کرانه کشف تو بود
خاطر سرزمین دستهایت
حراج زخم کدام قافله بودی!
سپید مویی/ سرخ
مثل پرواز پرندهای/ بر شانه وطن شبانهام
"بیدرکجا" ی تو/ کجاست؟
میانه سطری/ بر پلههای پاییز و / تیغهای به عاشقیات
تلخ/ به زادروز تو برمیگردیم:
این ریشهها / هنوز/ به واژههای تو میمانند
چیزی بگو
روانی به عاشقانهات/ رسمی که بر رواق تو میخواند
از استخوان مولوی / یا / کانت
این کابوس هزارساله / فرقی نمیکند
همسایه فانوسی / نشسته از یادم
این جنازه / شبیه کسی ست / بیدار خواب شب حادثهات
روزت به خیر!
جغرافیای اینهمه پاییز و/ تولدی کودکانه در باد
مهر 87