.

.

این ریشه ها / محمود معتقدی


این ریشه‌ها / هنوز/ به واژه‌های تو می‌مانند

دریا / کرانه کشف تو بود

خاطر سرزمین دست‌هایت

حراج زخم کدام قافله بودی!

سپید مویی/ سرخ

مثل پرواز پرنده‌ای/ بر شانه وطن شبانه‌ام

"بیدرکجا" ی تو/ کجاست؟

میانه سطری/ بر پله‌های پاییز و / تیغه‌ای به عاشقی‌ات

تلخ/ به زادروز تو برمی‌گردیم:

این ریشه‌ها / هنوز/ به واژه‌های تو می‌مانند

چیزی بگو

روانی به عاشقانه‌ات/ رسمی که بر رواق تو می‌خواند

از استخوان مولوی / یا / کانت

این کابوس هزارساله / فرقی نمی‌کند

همسایه فانوسی / نشسته از یادم

این جنازه / شبیه کسی ست / بیدار خواب شب حادثه‌ات

روزت به خیر!

جغرافیای این‌همه پاییز و/ تولدی کودکانه در باد

 

مهر 87