-
غیرت / حسین رمضان پور
شنبه 9 فروردین 1399 14:44
شکست و بسته دست ما به دست همقطار ها چه می شود ته سفر؟ فرار یا قرار؟ ها جوانِ بخت ما چه شد؟ به بختکی دچار شد و مغز های نغز ما خورانده شد به مارها چه مارها که نیششان به مغز استخوان نشست چقدر ساده رفته ایم کم کَمک به غار ها کدام غار؟ انزوا، کدام غار؟ مردگی رفیق ِ مرده ام بگو کدام غار؟ دار ها چه دار ها که از سکوت و یأس ما...
-
خراسانیها / یداللهبهزاد کرمانشاهی
پنجشنبه 7 فروردین 1399 15:12
... نیست در خاکِ خراسان دلی از مهر تهی زان که همخانهٔ مهرند خراسانیها آفرین باد بر آن قوم که در مُلکِ ادب درخور افتد همه را دعویِ سلطانیها عالِمانشان به خردمندیِ فارابیها شاعرانشان به سخنسازیِ خاقانیها زاهدند آنان، عاری ز ریاکاریها عاشقند اینان خالی ز هوسرانیها عِلمشان کاخی از صدمتِ ویرانی دور شعرشان باغی...
-
خانم بهار نازنین!/ مهدی عاطفراد
شنبه 24 اسفند 1398 21:37
خانم بهار نازنین! سلام حالتان خوش است؟ کیفتان چطور؟ هست کوک؟ سردماغ و دلخوشید؟ حال ما که هیچ خوب نیست. بد؟ نه بد که بدتر از بد است یا اگر دقیقتر بیان کنم دور از غلو و خالی از مبالغه هست افتضاح افتضاح. نه نشانهای ز شادی و نشاط در نگاههاست. نه نشانی از امید در کلامها. دستها هم اینک از گرمی وفاق خالیاند و نماد دوستی...
-
گلهای گلزار شعر نیما یوشیج/ مهدی عاطفراد
شنبه 24 اسفند 1398 21:35
در گلزار شعر نیما یوشیج گلهای گوناگونی وجود دارند که آنها را میتوان به سه دسته تقسیم کرد: گلهایی که نامشان برده نشده و تنها با لفظ "گل" از آنها نام برده شده- گلهای مشهوری که همه میشناسند و همه جا میرویند، مانند گل یاس یا یاسمن، نیلوفر، نرگس- گلهایی که خاص زادگاه نیما یوشیج هستند و محلی به شمار میآیند،...
-
چارتکبیر / محمد رضا راثی پور
شنبه 24 اسفند 1398 19:32
بسیار پرتگاه که ما را به خود کشاند اجبار تازیانه و حرص طلا نبود بسیار پرتگاه که در ظاهر با راه پیچ پیچ و مه آلودش ما را به بام عرش برین راه می نمود اوج فریبناکش و حس اعتماد به نفس کذائیش تلخی آن حکایت ماه و پلنگ را از یاد می زدود پایی که بی دریغ درشتی راه را و ثقل بی قواره تن را آورده بود تاب هر گونه حزم از نظر او...
-
بخشی از سخنرانی ده شب گوته / غلام حسین ساعدی
شنبه 24 اسفند 1398 15:33
" شبههنرمند گرفتار اوبلوموفیسم کامل ذهنی است. دقیقا هیچ امر اجتماعی برایش مطرح نیست. هیچ جریانی او را تکان نمیدهد، به تمام مسائل مملکتی بیاعتناست. دنیا را آب ببرد او را خواب برده است. اما با این همه مردگی، اصلا جمود نعشی ندارد، در زندگی روزمره مدام میدود و میدود و میدود، از این گوشۀ دنیا به آن گوشۀ دنیا، از...
-
سه گانی / مریم صابری
جمعه 23 اسفند 1398 21:09
کسی کوچ پرستوهای عاشق را نمی فهمد عجب تقویم دل سنگی! هوا آلوده از این حجم دلتنگی!
-
سال نو / محمد رضا راثی پور
جمعه 23 اسفند 1398 20:14
دست و دلم به قلم نمی رود تا چیزی گفته باشم. قاعدتا به سبک و سیاق سنوات ماضی سرمقاله شماره فروردین باید سخنی امید بخش و فارغ از دغدغه ها و اضطرابهای ساری و جاری باشد.مژده بهار و شکفتن همراه با بهترین آرزو ها برای کسانی که هر روز بیشتر از پیش در باتلاق فاجعه ها و بحران ها دست و پا می زنند و فرو تر می روند و ای بسا شاید...
-
آوارگی / مرتضی دلاوری
پنجشنبه 1 اسفند 1398 15:19
پشتِ هر شِکوه، یک زخم پشتِ هر لحظه، یک راز در مسیرِ تو جا میگذاریم، ای عشق! پشت در پشت، آوارگی را.
-
هذیان دل / سید محمد حسین شهریار
چهارشنبه 30 بهمن 1398 09:42
دارم سری از گذشت ایام طوفانی و مالخولیایی طومار خیال وخاطراتم لولنده به کار خود نمایی چون پرتو فیمهای درهم در پرتو تارسینمایی بگشود دلم زبان هذیان مرغان خیال وحشی من تنها که شوم برون بریزند در باغچه ی شکفته ی شعر با شور و شعف به جست خیزند تا می شنوند صوتی از دور برگشته و زود می گریزند در خلوت حجره ی دماغم آنجا گل وحشی...
-
دیدار با شاعران/ مهدی عاطفراد
سهشنبه 29 بهمن 1398 21:25
رهگذر بودم و میرفتم آرام آرام به سفر سفری رازآگین در دیاران خیال از دیاری به دیاری دیگر. در مسیر سفرم چند باری هم با یاری بخت شاعرانی نامی را دیدم و شنیدم از ایشان سخنانی نغز و پرمعنا سخنانی شیوا، روشنگر، راهنما. یکی از آنها - شاعری روشندل- گرچه در ظاهر نابینا در بخارا، لب آمودریا آن زمانی که دلم غرق در امواج غمی...
-
عقاب نیما یوشیج و عقاب خانلری/ مهدی عاطفراد
سهشنبه 29 بهمن 1398 21:21
عقاب در شعر پارسی جایگاه و جولانگاه هزارساله دارد، از روزگار دقیقی و فردوسی، در سدهی چهارم خورشیدی، تا روزگار لاهوتی و پروین اعتصامی، در سدهی چهاردهم خورشیدی، شاعران فراوانی در شعر خود از عقاب نام برده و به او اشاره کردهاند، از جمله دقیقی، فردوسی، اسدی، منوچهری، فرخی، ناصرخسرو، مسعود سعد، امیرمعزی، نظامی، انوری،...
-
گریز از شناخت وتعریف فرم در شعر کوتاه امروز/حسین سعیدی
جمعه 18 بهمن 1398 20:44
گریز از شناخت وتعریف فرم در شعر ِکوتاه امروز/حسین سعیدی ازفرهیختگان گرامی درخواست دارم چون بعضی از مطالب این مقاله تحقیقی ست و برای اولین بار منتشر می شود ومقدمه کتابی است که در دست چاپ دارم ؛ذکر شفاهی وبرداشت کتبی با درج نام نویسنده صورت گیرد . شعر کوتاه میراث ادبی شعرِکوتاه،گستره ای ازامکانات شعر فارسی درقالبی کوتاه...
-
آزاد / محسن صلاحی راد
پنجشنبه 17 بهمن 1398 20:35
نه بر سرِ بلندیِ نامی نه در پیِ رواییِ کامی نه خونش از چکیدن میماند نه قلبش از تپیدن میماند میگوید و بهخنده میپوید و رونده... ای پیشِ پایگاهِ تو افلاک سربهزیر جا دارد این هنوز مشو خرسند آزادتر بمیر. کوچۀ کلارا، ۱۹ دی ۱۳۹۸ #محسن_صلاحیراد
-
نگاهی به زندگی و آثار «علیرضا طبایی» در سالروز تولدش
پنجشنبه 17 بهمن 1398 20:32
خبرگزاری شبستان: «علیرضا طبایی» شاعر، ترانه سرا و روزنامه نگار ایرانی و از پایه گذاران جریان غزل نو، در 14 آذر 1323 در شهر شیراز دیده به جهان گشود. وی تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در رشته ریاضی به پایان برد و در همین دوران با روی آوردن به سرایش شعر و فعالیت های ادبی، مقام اول رشته ادبیات و روزنامه نگاری را در سطح...
-
بین شاید و یقین / سعید سلطانی طارمی
پنجشنبه 17 بهمن 1398 20:31
خواب نیستم دارم از کرانههای ذهن خود عبور میکنم شک چابکی مرا سوی سایه روشنی ضعیف و دور می بَرَد سایه روشنی که پشت آن هیچ نیست جز یقین سادهای که فکر میکند: "میشود تخیل مرا مهار کرد و باب میل خویش شکل داد میشود تو را به خانه راند و پرده را کشید میشود کنار زنبق ایستاد و گفت: "وای! لاله را ببین!"...
-
هنوز / محمد رضا راثی پور
پنجشنبه 17 بهمن 1398 20:31
هنوز در قفس ذهن خویش می بافد خیالهای بلندی را تلنگری مگر از خلسه اش برون آرد توان بال تو و اوج آسمان هیهات!
-
زالو / محسن صلاحی راد
پنجشنبه 17 بهمن 1398 20:30
به #م_امید مهربانخونخوارهای در شهرِ ما دیریست توی بیتی خارج از قانونِ اوزان خانه کرده. هر که میداند علاجِ علّتِ ما را (من؟ نمیدانم! تو میدانی؟ تو هم؟ حالا هر کسی، هر ناکسی، هر ساعتی، هر جا...) زودتر خاکی گِلی بر سر کند ما را خدا را. کوچۀ کلارا، ۲۹ دی ۱۳۹۸ #محسن_صلاحیراد
-
رد پاها / هومن گلهو
پنجشنبه 17 بهمن 1398 20:30
بگذار برف ببارد و تمام رد پاها را پاک کند زمین با این رد پاها به جای خوبی نمیرسد بگو برف بیاید تا تمام رد پاها گم شوند. #هومن_گلهو @h_golhoo
-
فضای گمشده / سعید سلطانی طارمی
پنجشنبه 17 بهمن 1398 20:29
آغوش یاوگی در کوچه باز بود و یک زن جوان با چترهای سوخته می رقصید. میدان پر از پرنده ی افیونی بود که در فضای گمشده ای جفت می شدند. در آسمان ، گینارباس یائسه ای جیغ می کشید و جغد ها حوالی شب می گریستند. با من کسی نبود من در چهار راه نماندم آن جا زنی، جوانی خودرا در بسته های یک گرمی می فروخت تا تا شهسوارخانگی اش زندگی...
-
همین / سید مرتضی معراجی
پنجشنبه 17 بهمن 1398 20:28
تصویر تلخ خاطراتی وهم آلود هرشب هر آنچه ماند از روزم همین بود روزم ولی ... تکرار راهی در خیابان از خانه ای تا این اتاق تنگ و محدود کارم ... نشستن در سکوت چند دیوار پشت دری با میله هایی سرد مسدود ذهنم ... کلافی مبهم و سر در گم و گنگ رویای تلخ آرزویی روح فرسود تنها همین ... یک آرزو یک حسرت و ... بس یعنی درختی تَر، کز او...
-
امان / حسن اسدی
یکشنبه 6 بهمن 1398 14:46
گربیایی شبِ آخربه سربالینم یکنفس.یکنفس ازمرگ.امان میگیرم حسرت آلوده تورامی نگرم وسراپای تورامثل شراب درنگاهِ نفسِ بازپسین می نوشم ازگوارایی وگیرایی چشمان غزلپردازت بازجان می گیرم عشق من گرتو بمانی پیشم تاابد.تاابدازمرگ.امان می گیرم #حسن_اسدى_شبدیز @hassanasadishabdiz اجرا:ش. شهرزاد https://t.me/AvayeSheidaiee...
-
خاطره / شیوا فراز مند
یکشنبه 6 بهمن 1398 10:04
بیگمان تابستان که بیاید و هزار فوارهٔ خورشید در چشمهای شهر آغاز شود؛ من سوار بر اتوبوس دربهدری از خیابانهای تبدار با خاطرهٔ زندگی میگذرم. هزار سال پیر میشوم با هزار فواره و صدهزار آستین که اشک پاک میکنند...! سه روز، هفت روز، چهل روز، سال... تمام که شد تو میمانی و یک خاطرهٔ دور... #شیوا_فرازمند @sedaelirav
-
درد زاده / سمیه جلالی
یکشنبه 6 بهمن 1398 10:03
در شهر می بُرند زبان پرنده را تشریح می کنند سر بچه گربه را هر توله سگ به جرم پس افتادنش به جو اعدام می شود وسط کوچه بی صدا گفتند هر نهنگ اگر خودکشی کند باقی بقای نسل پسا مرده اش کنند این حرف از مزارع گندم شروع شد نسل مونث ملخان فاسد و بدند چادر کشیده شد سر هر موریانه ای رنگ سیاهِ چشم عزادارِ یک کلاغ خونی که می جهید به...
-
هجوم خرچنگ ها / هرمز علی پور
یکشنبه 6 بهمن 1398 10:01
بعضی از حسها در آدمیست که تا وقوع مرگ نهان میمیرند. من با کسی که از راز کلمات نمیداند چه صحبتی به این صبح دارم وقت گیر آورده میداند که نیمهی من در گِروی هجوم خرچنگهاست من درس نخواندهام آدم ولی که هستم وقتی که پردهای برای بودن بر جای نمانده است با اینهمه برافتادن حجابها. در دل هر لحظه گفتوگوی فردا چه دارد...
-
سه گانی / مریم صابری
یکشنبه 6 بهمن 1398 10:01
وقتی که حجم غم فراوان شد; هر لحظه ای از زندگی ,خود,داستانی شد رنج ِزنان ,شعر ِجهانی شد #مریم_صابری
-
نکته / هرمان هسه
یکشنبه 6 بهمن 1398 10:00
زمانی که دو عصر، دو فرهنگ و دو مذهب با هم تلاقی کنند، زندگی بشر به رنج و جهنم واقعی بدل خواهد شد. اگر بنا میشد آدمی از آدمهای عصر کلاسیک مجبور میشد در قرون وسطی زندگی کند آنچنان با فلاکت خفه میشد که انسان وحشی در میان تمدن امروزی! و حالا اعصار و ادواری وجود دارند که تمامی نسل آدمیزاد در میان دو عصر و دو شیوهی...
-
پایان خوش / ناظم حکمت
یکشنبه 6 بهمن 1398 09:57
برادر ! کتابهایی را برای من بفرست که پایانی خوش داشته باشند؛ هواپیمایی به سلامت فرود میآید جراح، لبخندزنان اتاق عمل را ترک میکند پسر کور، بیناییاش را باز مییابد عشاق، سرانجام یکدیگر را یافتند عروسیای در پیش است تشنگان به آب میرسند و به نان و آزادی. ناظم حکمت
-
تقلبی / خلیل جوادی
یکشنبه 6 بهمن 1398 09:57
هر چه به چشم می خورد اینجا تقلبی ست لبخند و گریه و کف و هورا تقلبی ست در راستای راسته ی شیره مالها شیره، پنیر،شیر،مربا، تقلبی ست وقتی که سود مدعیان در غذای ماست از سیر تا پیاز قضایا تقلبی ست بعد از طناب و تسمه کشی چسب هم بزن کارتن تقلبی ست، مقوا تقلبی ست از دیپلم بگیر برو تا به دکترا با رتبه و معدل بالا تقلبی ست در...
-
نمونه های شعر معاصر برای تبرک
یکشنبه 6 بهمن 1398 09:56
غزل 3 / مهدی اخوان ثالث ای تکیهگاه و پناهِ زیباترین لحظههایِ پُرعصمت و پُرشکوهِ تنهایی و خلوتِ من! ای شطِّ شیرینِ پُرشوکتِ من! ای با تو من گشته بسیار، در کوچههای بزرگِ نجابت، در کوچههای فروبستهی استجابت، در کوچههای سُرور و غمِ راستینی کهمان بود، در کوچهباغِ گلِ ساکتِ نازهایت، در کوچهباغِ گلِ سرخِ شرمم، در...