-
کوتاه / سیروس نوذری
یکشنبه 27 مرداد 1398 19:53
گفتم از چراغ بگویم دیدم از تو گفته ام درون تاریکی دو ـ بی دلیل نگاه می کنم کوه را بی دلیل پاسخم نمی دهد سه ـ درآمیخته ام با تو مشت خاکی بردار هر کجای زمین باشد
-
اجاق سرد/ مهدی عاطفراد
شنبه 26 مرداد 1398 20:14
مانده از شبهای دورادور بر مسیر خامش جنگل سنگچینی از اجاقی خرد اندر او خاکستر سردی. همچنان کاندر غباراندودهی اندیشههای من ملالانگیز طرح تصویری در آن هرچیز داستانی حاصلش دردی. روز شیرینم که با من آتشی داشت نقش ناهمرنگ گردیده سرد گشته، سنگ گردیده با دم پاییز عمر من کنایت از بهار روی زردی. همچنانکه مانده از شبهای...
-
سهگانی برای سنگ گورم/ مهدی عاطفراد
شنبه 26 مرداد 1398 20:05
من در تمام طول شب دیرپای درد با حسرت و دریغ فراوان در انتظار روشنی صبح و تابش سپیدهدم صلح بیدار ماندهام ولی انگار بیهوده بوده این همه تشویش انتظار. گاهی که خستهام از این همه صبوری بیحاصل و این همه شکیب سترون میپرسم از خودم: مقصود چیست؟ از این هم همه تلاش و تکاپوی بیثمر از این همه عذاب کشیدن در این شب بدون ستاره...
-
تعریف شعر /مصطفی علیپور
شنبه 26 مرداد 1398 19:36
تعریف شعر مصطفی علیپور تعریف شعر از مقولههایی است که پیوسته دغدغة شاعران و حتی برخی نویسندگان بوده است. غالب نظریهپردازان شعر را قابل تعریف نمیدانند. دلیل غالب آنان تکیه بر ابعاد ناشناختة ظهور و تولد این نوع سحرانگیز کلامی است. در برخی تعریفهایی که ارائه شده است، معمولاً به بُعدی از ابعاد وجودی شعر توجه شده است:...
-
محمود کیانوش / رابین
شنبه 26 مرداد 1398 19:22
محمود کیانوش در سال 1313 در مشهد به دنیا آمد. . اشعار ساده و بی پیرایشش در وصف انسان و طبیعت است.در آثار او این دو بیشتر جنبه تعقل و منطق دارد تا احساس و عاطفه در واقع میتوان گفت شعر کیانوش بازتاب اندیشه ها و تاملات او درباره انسان و طبیعت است.شعرهایی که او در آنها به پیوند و ارتباط ذاتی انسان و طبیعت می پردازد ، از...
-
شرمنده / امید صباغ نو
شنبه 26 مرداد 1398 19:16
شرمنده ایم! عاشق و دلداده نیستیم باید قبول کرد که آماده نیستیم گیرم قسم به اسم شما کم نمی خوریم! خلوت نشین گوشه ی سجاده نیستیم گیرم پیاده راه بیفتیم سمتتان در طول سال، مرد همین جاده نیستیم! دربند شهوت سگ نفسیم و سالهاست قادر به پاره کردن قلاده نیستیم افتادگی نشان «بلوغ» و «نجابت» است طفلیم و نانجیب! که افتاده نیستیم...
-
نمونه های شعر دیروز برای تبرک
شنبه 26 مرداد 1398 19:01
پائیزی / احمد شاملو بی آن که دیده بیند، در باغ ... احساس می توان کرد در طرحِ پیچ پیچُِ مخالف سرایِ باد ؛ یأسِ موقرانه یِ برگی که بی شتاب ؛ بر خاک می نشیند. بر شیشه هایِ پنجره آشوبِ شب نم است. ره بر نگاه نیست تا با درون درآئی و در خویش بنگری. با آفتاب و آتش دیگر گرمی و نور نیست، تا هیمه خاکِ سرد بکاوی در رؤیایِ اخگری....
-
قفس / مرتضی دلاوری
شنبه 26 مرداد 1398 18:46
من دلم گرفته از هوای باغ از نفیرِ استغاثهی پرندگان در زمانهای که زندگی فقط پشتِ میلهها میسر است!
-
از زخم ژولیوس / محمد ابرغانی
پنجشنبه 24 مرداد 1398 13:44
ویرانم از تمام شما ها آری شما که بر لبتان خنده های مهر اما بدستهای نهان کرده تان خنجر به خاطر زدن از پشت با من سخن به یاوه نگویید از وفا وقتی وفا ز نام شما شرم می کند وقتی که خنجر بروتوس است دستتان اما سلاح من که بود زخم اعتماد در کل طول تاریخ شخصیت ریایتان را دهد به باد
-
آن که می گرید/ سعید سلطانی طارمی
دوشنبه 21 مرداد 1398 13:46
توی بالماسکه ی این گله ی چاق بره با شکلک گرگ گرگ با ماسک شبان و شبان با بدن مصلح شیادی می رقصد آن که می گرید دل بی شکلک و ناچار چراگاه است *****
-
دلگیر / هومن گلهو
دوشنبه 21 مرداد 1398 13:45
از این جاده دلگیرم ای دوست که یکراست... یکراست... یکراست... طرفدار یک کوره راهم که چپ-راست-چپ-راست-چپ... گاه گم، گاه پیداست بیا دست من را... از آن دست اگر راه اگر چاه به دنبالِ افتادنِ محضِ یک اتّفاقم بیا دست من را بگیر و... #هومن_گلهو @h_golhoo
-
وصف حال / سید مرتضی معراجی
دوشنبه 21 مرداد 1398 13:45
ابر آمد و چتر سایه ای گسترد غرّید که : «های ... گریه دارد درد...» من گریه به حال خویش می کردم دل زمزمه ها به زیر لب می کرد افسرد شراره های عشق او گردید اجاق خاطراتم سرد پاییز کمین نشسته بود و دل بیهوده گل محبّتی پرورد گم گشت سواد قریه ی امّید از باد جفا چو بر هوا شد گَرد کرده ست کدام آشیان ویران این باد که پَر به...
-
سامان / سید مرتضی معراجی
دوشنبه 21 مرداد 1398 13:44
نه جان رسید به جانان نه سر به سامانش دلا کجا بکشد کار ما و پایانش مرا امید رسیدن نمانده در این راه که کرده در خود گم کعبه ها بیابانش گمان صلح و صلاحی نمی توان بردن به نامه ای که زخون کرده اند عنوانش چه مقصد است تو را ای که پیش می تازی در این غبار که بلعد سوار و میدانش کسی که چنگ جنونش تو را درَد سینه به حکم عقل منه...
-
سه گاهی / علی عباس نژاد
دوشنبه 21 مرداد 1398 13:43
از ما چه ماندهاست، به جز ذهن خستهای جنگل، پس از حریق، تبر، موریانگان ما سایههای مبهم و بغض شکستهای ما مردمیم، یا نه؟ فقط سنگوارگان از زنده بودن همهمان، مانده غیر هیچ: یک مشت استخوان کج بدقوارگان با مدعای مذهب و فرهنگ و فاهمه لب میزنیم و هیچ صدا... گو که ماهیان! از روبرو شدن به خودِ خویش، واهمه... #علی_عباسنژاد
-
ایران / سعید سلطانی طارمی
دوشنبه 21 مرداد 1398 13:43
آنان که بزرگ اند و جاودانی، ملتها هستند نه شاهان. لاادری روزی دو بار با بوی زلف های تو خود را بردار کرده ام روزی هزار سال در راه خنده های بلند تو با چشم های هرزه ی بدخواه پیکار کرده ام. وقتی که من برای تو می مُردم کوروش چه بود؟ یک نقطه در خیال درختی پیر. در دره های غربی زاگرس. من بودم که کشتی تو را از پیچ و تاب وحشی...
-
با نامهای قدیمت / اقبال مظفری
دوشنبه 21 مرداد 1398 13:43
خیلی وقت است که میخواهم فقط تورا بنویسم آری، فقط تورا که رنگهای نوشتنی را ترانه میکنی، آن وقت روی پیچهی نیلوفری جوانه میکنی جوانههای فقط رنگ هایخالص نیلوفری. میخواستم فقط تورا بنویسم انار را بنویسم، ستارهی دنبالهدار را بنویسم با نامهای قدیمت حورای عهد فرعون لیلای بستر ابنالسلام اما/ لیلی برای تو خیلی دیر...
-
طعم بوسه / محمد جلیل مظفری
دوشنبه 21 مرداد 1398 13:41
چندیست شعرهای ترم را میخواهم از زبانِ تو بنویسم با لحن آشنا و قدیمیت اما امان نمیدهدم طرزِ خندههات شیرینزبانیات و طعمِ بوسههای خیالیت آنسوی خط دیریست شعرهایم در مطلعِ تغزلِ چشمانت آنسوی خط یخ بسته است خرداد 1398 #محمدجلیل_مظفری http://t.me/barfitarinaghosh
-
ماه من / هومن گلهو
دوشنبه 21 مرداد 1398 13:41
چندیستچنگی به دل نمیزند این شعر بیفروغیک شب بیا شبیه خودت باش ماه من!#هومن_گلهو@h_golhoo
-
لبخند پهلو / کوروش آقامجیدی
دوشنبه 21 مرداد 1398 13:40
با چای لبخند - پهلو ، در سینی ِ مهربانی می آیی و خانه را از دلخستگی می تکانی . با چای لبخند - پهلو ، پهلوی من می نشینی ؛ با آتشی ، آتشی را ، می گیری و می نشانی . واداد و از سکه افتاد قندان ِ لبریز ِ از قند. یک حبه لبخندت اما ، حلوا ترین تن تنانی . لب دوز و لب سوز و لبریز ، لب هایت اعجاب انگیز خوش طعم و خوش رنگ و خوشبو...
-
رنج تا ریکی / امیر دادویی
دوشنبه 21 مرداد 1398 13:38
میوزد باد به قاموس شمع درقدمگاه شب اهریمن رنج تاریکیهاست ناسزاوارترین جاده به تنهایی من تو نگاهت سرشار تو چراغت روشن
-
تحمل / سید مرتضی معراجی
دوشنبه 21 مرداد 1398 13:38
گیلاس ها رسیده اند زردآلو ها در سبدند و گرما تشنگی را با خود آورده است و من نمی دانم تو را چگونه تشنه بردند که دیگر برنگشتی تا با هم دوباره گیلاس بچینیم هسته زردآلو بشکنیم و گرما را تحمّل کنیم 98/3/23 #معراجیـسیدمرتضی @walehane
-
بداهه / امیر دادویی
دوشنبه 21 مرداد 1398 13:38
زمین دچار توهم زمان دچار سکون جهان اتش و خون کلید روز رهایی هنوز در بند است وابتذال غروب که پا بماهی شب حضور یائسگی است نشسته اهریمن به اعتکاف پلید و ماه روی وقوع جنازه ها تابید
-
دور و نزدیک / میمنت میر صادقی
دوشنبه 21 مرداد 1398 13:35
پردهٔ توری برف جلو پنجره آویخته است. مرد با خاطرهٔ عشقی دور مانده سرگرم در این روز زمستانی سرد یادها میریزند از سر شاخهٔ اندیشه او برگهایی همه زرد. زن در این سوی اتاق مانده تنها با خویش عشق او خاطرهٔ دوری نیست زیر چشم او را افسوسکنان مینگرد. بر لبش میگذرد: «وه چه نزدیک و چه دوری از من!» مرد، تنها در خویش، بیصدا...
-
سرودی از جنس آینه و آب / محمد جلیل مظفری
دوشنبه 21 مرداد 1398 13:34
پیشکش به خسرو آوازِ ایران، استاد #محمدرضا_شجریانسرودی به لحن و زبانِ غزلهای سعدی به آوازِ نازِ سیاوشکه رسته از کینِ بدخواه و از هُرمِ آتش به سوز و نوایِ کمانهی کمانهکشی دل از آفاق بربوده از قومِ کلهر و در مایههای همایون و بیداد باید که تا بر سرِ شوق آید چنین مردمی کهاوکه سر برده در جَیبِ حسرت .سرودی به تحریرِ...
-
بداهه / امیر دادویی
دوشنبه 21 مرداد 1398 13:31
با خود نشسته بر نفس سنگ با اسمان که لکه ی ابری سکوت صخره را به سایه مهمان کرد در گیر متنهای کهنه ی ذهن از بادهای هرزه مصون بودیم شب را فروتنانه گذشتیم مهمان خانه ی حلزون بودیم بداهه
-
بداهه / امیر دادویی
دوشنبه 21 مرداد 1398 13:31
ترا درنگ میکنم که بادها همیشه بر حکایتم دویده اند مرا میان یاد تو شنیده اند و درد را درون لحظه ام دویده اند
-
به رفتگان / محسن صلاحی
دوشنبه 21 مرداد 1398 13:30
جای شما خالی باید که میبودید و میدیدید اما نه شاید نه... اینجا پُر از گرد است دلها پُر از درد است وآن کو خرد میجوید و راهِ علاجِ درد میپوید از همرهان فرد است اینجا همه غوغاست سرها پُر از سوداست دیوانه میخوانند و میخندند ره بر هوای تازه میبندند... جای شما خالی باید که میبودید و میدیدید اما نه، شاید بهترین...
-
یک شعر و دو شاعر / پیام سیستانی
دوشنبه 21 مرداد 1398 13:30
داستان یک شعر و دو شاعر, یا داستان یک اثر و دو مولف , حکایتی ست که نه آغازش را کسی می داند و نه پایانش را . عمر این حکایت به بلندای عمرهنر و آدمی ست . از مشهور ترین ماجراهای یک شعر و دو شاعر, ماجرای شعرهای انوری و حزین لاهیجی ست . قدما این موضوع را انتحال و نسخ نامیده اند و معاصرین سرقت ادبی . البته این موضوع , تنها...
-
جواز جنون / محمد جلیل مظفری
دوشنبه 21 مرداد 1398 13:27
سالِ هزار و سیصد و هذیان بود فصلِ جنون و شورِ تماشا با خویش بردمش تا سنگِ قبر خود جغدی بر هرۀ یک بقعۀ خرابۀ خشتی نشسته بود و زخمهای کهنۀ چرکی را در بینهایتی به وسعتِ گورستان با لحنِ شومِ خود میخواند تا دوردید دیّاری از دیارِ فراموشان پیدا نبود حتی سواد شهر...!و کوچههای تنگِ مزارستان پر بود از هیاکل موهوم سایهها...
-
غزل / اقبال مظفری
دوشنبه 21 مرداد 1398 13:26
آتش زنید ای عاشقان، این آتش ناپاک را صد شعله قربانش کنید، این باد و آب و خاک را کارش به سودا میرسد، جانی که صفرایی شده آبی بزن بر آتشش، این طبعِ سینهچاک را ای باغبانِ بهترین، دستی برآر از آستین در جای آن ناپاکها، بنشان نشای تاک را سوسن چه دارد قابلی، نرگس چه دارد حاصلی؟ گر خود تو هم اهل دلی، تیمار کن آن پاک را...