.

.

نیمروز / محمد علی شاکری یکتا


**

 دارد دوباره برف می بارد

و لکه ی سفید قشنگی

 آن سوی ابرها پیداست.

یک لحظه پلک می زنم.

 وقتی که چشم می گشایم

دنیا پر از پرنده می شود و

دست های تو

گندم کنار پنجره می ریزند.

دارد دوباره برف می بارد

و نیمروز یخزده ام را

از هُرم آفتابی تو گرم می کنم.


2 بهمن 1400

https://t.me/mayektashakeri