نه بر سرِ بلندیِ نامی
نه در پیِ رواییِ کامی
نه خونش از چکیدن میماند
نه قلبش از تپیدن میماند
میگوید و بهخنده
میپوید و رونده...
ای پیشِ پایگاهِ تو افلاک سربهزیر
جا دارد این هنوز
مشو خرسند
آزادتر بمیر.
کوچۀ کلارا، ۱۹ دی ۱۳۹۸
#محسن_صلاحیراد