امروز 19مهر زادروز شفیعی کدکنی است، سیدعلی میرافضلی در یادداشتی شفاهی به چندوجه شخصیت این استاد بلامنازع زبان فارسی اشاره کرده است.
خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)- سیدعلی میرافضلی: دکتر شفیعی کدکنی یک شخصیت چندوجهی در ادبیات امروز ماست. او هم بهعنوان شاعر و مترجم و هم پژوهشگر و مصحح متون، از بزرگان عرصه ادبیات است. او آثار پیشرو، خلاقانه و تازهای خلق کرده و اجتماع همه اینها در یک نفر، شخصیت خوب ایشان را ویژه کرده و به همین دلیل مرجع بسیاری از اهل ادب در شعر معاصر، شعر کهن، متون عرفانی و متون ادبی شده است. این چندوجهی بودن یک ویژگی خیلی خاص است.
همانطور که اشاره کردم آثار پژوهشی ایشان و متون که تصحیح کردهاند متونی بسیار کلیدی و ارزنده است، اما جالب است بدانید در یکی از دفعاتی که افتخار همنشینی با ایشان را داشتم، این سوال را که همیشه در ذهنم بوده از او پرسیدم که کدام وجه از شخصیت شفیعی کدکنی برای خودش مهمتر است؟ پرسیدم که شما شعر در اولویتتان هست یا پژوهش و تحقیق. ایشان گفتند که شعر برای من همیشه در اولویت است وقتی شعر میآید همه چیز تعطیل میشود. جریان شعری ایشان از دهه 40 تا الان که ما در دهه 90 هستیم ادامه دار بوده و او نزدیک به نیم قرن در شعر امروز حضور فعال داشته است. با این حال بعد از انقلاب تا دو دهه هیچ کتاب تازهای از ایشان منتشر نشد و بعد با مجموعه هزاره دوم آهوی کوهی شناخت دوبارهای از شعر شفیعی کدکنی به دست آوردیم و متوجه شدیم که این جریان مستمر بوده و هنوز هم شعر ایشان بازتاب دارد. بنابراین از دیدگاه خود استاد شفیعی کدکنی شعر همیشه در اولویت بوده و برای خود من این نکته جالب بود.
ایشان شاعری اثرگذار و در دهه 40 و 50 پیشرو بود و شعرش در جمعهای دانشجویی و روشنفکری زبانزد و آموزنده بود، اما برای من کارهای پژوهشی ایشان خیلی سودمند بوده و به نظرم در هر اثرش یک مساله تازه را مطرح کرده است. معمولا استادان ما بین شعر قدیم و جدید نمیتوانند جمع کنند. کم داریم که کسی با شعر امروز ایران و جهان همانقدر انس و الفت داشته باشد که با شعر قدیم فارسی و عربی، دکتر شفیعی کدکنی در هر دو بخش کارشناس و متخصص هستند و نظراتشان مورد توجه مخاطبین است و شعر امروز جهان را هم به اندازه شعر امروز ایران میشناسند. هم با بلاغت قدیم آشنایی عمیق دارند و هم با نظریههای نوین ادبی و هم با نظریه و تئوریهای جدید و در آثارشان هم این تنوع رو مشاهده میکنیم. یعنی یک طیف متنوعی از آثار در همین باعث میشود که افراد متعدد با آثارشان ارتباط برقرار کنند و از طرفی آشنایی با نظریههای جدید کمک کرده که ما بینش نویی نسبت به آثار کهن خودمان پیدا کنیم. گزیدههایی که از انوری، عطار و سنایی غزنوی تصحیح دادند.
همیشه با یک دیدگاه جدیدی همراه بوده و ما را با افقهای جدیدی از زندگی و آثار شاعران مواجه کرده است. در حوزه تصحیح کاری که ایشان در متون عرفانی مثل آثاری که مربوط به زندگی ابوسعید و اسرار التوحید و مجموعه آثار عطار است ارائه داده با اون تنوع دیدگاه و گستردگی دانشی که در حوزه علوم اسلامی و علوم ادبیات قدیم و جدید داشتند بحث تصحیح متون را یک پله بالا بردهاند. در حوزه مطالعات عرفانی هم علاوه بر تصحیح اسرار التوحید و مجموعهای که تحت عنوان میراث اسلامی ایران چاپ شده، چند چهره سرشناس تاریخ تصوف ما را بررسی کردند. حتی پانویسهای کتابهای ایشان حاوی نکات جدید است و میشود از دل پانویسها یک تحقیق جدید بیرون بیاید.
http://www.ibna.ir/fa/doc/note/252726/%D8%B4%D9%81%DB%8C%D8%B9%DB%8C-%DA%A9%D8%AF%DA%A9%D9%86%DB%8C-%D8%B4%D8%B9%D8%B1-%D8%A7%D9%88%D9%84%D9%88%DB%8C%D8%AA