به انتظار لحظهی شکفتنِ جوانهها
به یُمنِ سر رسیدنِ بهارِ شبپریدهها
شب از پیاده میرود، شب از هجومِ لالهها
چکامههای خونچکان، زمینِ خونچکیدهها
شب از نگاهِ یاغیِ پرندهها، پریده/ پر
پریدنِ سیاهیِ کلاغهای روسیاه
کلاغهای هرزهی حصارها، عتابها
کلاغهای مردهریگِ سالهای اشک و آه
شیوع انقلابها، نزولِ ارتکابها
درختها، پیادهها، عبورِ از شکافها
به خطکشیِ عابرانِ در صفِ گذارها
به خط قرمزِ سوارههای در مصافها
به دخترانِ آفتاب، مادرانِ خاوران
کشیدههای استخوان به فعل اعتصابها
به مردههای زخم لای دندههای اقتصاد
به اقتصادِ پاره، اجتماعِ ناگزیر خوابها
شقیقههای منزجر، دقیقههای ملتهب
صدای خیزشِ زنانِ در حصار خانهها
به خواندنِ ترانههای از برای از برای ما
به زن به زندگی به اتحادِ رویش جوانهها
که بندگی نمیکنیم و از "برای" زندگی
که خاک را و خانه را که آب را و آسمان
که دختران و دخترم که دختران و دخترت
که مو و پیچشِ رهای اختران کهکشان
به بیگبنگِ انقلابِ سرخمویههای مادران
به مشتهای محکم و سترونِ برادران
به نسلِ نورسیدهای که از سپیده میرسد
به نامهای باشکوه و پرغرورِ دختران
درخت میدهیم و جان، درخت میدهیم و خون
درختهای اعتراض و میوههای انقلاب
درختهای جانشان عزیز، نامِشان بلند
درختهای سرزمینِ دخترانِ آفتاب
#سمیه_جلالی
صفحه ادبی فروغ در زمان
@forough_dar_zaman