.

.

تحشیه / محسن الوان ساز



ویدئوی خداحافظی شهاب حسینی نکات جالبی در حوزه جامعه‌شناسی فرهنگ دارد که می‌توان به  عنوان یک کورس نقدِ گفتمان به آن نگریست. ایشان حدود پانزده دقیقه راجع به خداحافظی با سینما صحبت می‌کنند که چهارده دقیقه و سی ثانیه آن مزخرف‌گویی، مغالطه، خلط مبحث، مظلوم‌نمایی و حشو گفتاری است. تئوری‌هایی را نام می‌برد که تاکنون در عالم هنر شنیده نشده‌است. اما از آن سی ثانیه درمی‌یابیم که ۱_ایشان سینما را به عنوان یک قله برای شهرت و  ثروت می‌داند. ۲_ معتقد است که راه را به غلط رفته و راه‌های کم‌خطر هم برای آن وجود داشته‌است. ۳_دشمنان برای ایشان مانع‌تراشی کرده‌اند و نمی‌گذارند قرارداد ببندد. 

از آن‌جا که نگارنده این سطور صرفا یک مخاطب سینما هستم و دانشی برای پاسخ به ادعاهای مطروحه و نقد بازیگری و صحت ادعاهای ایشان ندارم، نقد را متوجه یک رفتار عمومی ما ایرانیان می‌دانم و آن برقراری یک دیالوگ به صورت نثر مسجع و آمیخته با کنایات و استعارات و شعر و ضرب‌المثل و توسل به ادبیات است.

فرهنگِ گفتگوییِ ما ایرانیان سرشار از این مزخرفات است. نادقیق، غیرعلمی، بدون ارائه‌ی مستندات، بدون نام بردن و خطاب قراردادن، هوچی‌گری و مغالطه و در آخر مظلوم‌نمایی و سیاه‌نمایی. ریشه چنین رفتاری را باید در سنت ادبی ما جستجو کرد. هرچه شرق با ادبیات منظوم، حکمت و اشراق خو گرفته‌است، در غرب ادبیات داستانی، فلسفه، ژورنالیسم و روش علمی و صریح گفتمان به کار می‌رود. از صفویه به بعد حتی مکاتبات اداری دستخوش تغییراتی می‌شود که برای یک خط نوشته: "شما به عنوان والی ری منسوب می‌شوید." یک شتر طومار حاوی هزاران خط تعریف و تمجید از شاه و خدا و تاریخ و... نیز بدان می‌افزودند. 

برخی نظریه‌پردازان نظیر شکلوفسکی دلیل این امر را دستکاری در واقعیت بیان می‌کنند.  برخی دیگر نظیر سوسور آئین سخنوری دیوانسالارانه شرق را به مثابه "مغالطه ارعاب با سواد" تلقی می‌نمایند. چامسکی اتخاذ روش‌های کنایی در شرق را با ادبیات لیتورژیک(نیایش و تکرار حشو) قرون وسطی مقایسه می‌کند و تاثیر آموزه‌های مذهبی سمیتیک بر سنت ادبی خاورمیانه را پررنگ و غالب می‌داند. 

پایان سخن این که انتخاب روش ادبی و کنایی در محاورات روزمره ما ایرانیان روشی است برای مغالطه و سخن‌گفتن نادقیق. آراستن یک گفتگوی ساده، دقیق و کوتاه به آرایه‌های ادبی نشانه دروغ، سفسطه، بی‌احترامی به مخاطب، ایجاد حق کاذب، برتری‌جویی و دانش اندک است. در عصر توئیتر، کوتاه و مستند سخن بگوئیم.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد