.

.

شعر و جنون و عشق / محمد رضا ترکی



نه، شاعر نیستم

امّا نگاه تو

به جزر و مدّ و طوفان می‌کشد

گاهی

تمام واژه‌هایم را

 [اگر آتش‌پرستان

باخبر بودند از گرمای سوزان نگاه تو..!]


نه، مجنون نیستم

امّا پریشان می‌کند

حتّی نسیمی

گیسوی در رهگذارِ  بی‌پناهی‌ها  رهایم را

[مگر دیوانه باشد آدمی

خود را به دست عقل بسپارد!]


نه، عاشق نیستم

امّا جنون و شعر

دست از این سر شوریده

هرگز

بر نمی‌دارند

و خالی می کند یک حسّ مبهم

زیر پایم را


 [شراری

می‌تواند دخمه‌ای خاموش را

مانند یک آتشکده

سوزان و بی‌پایان

برافروزد!]


#محمد_رضا_ترکی

#محمدرضا_ترکی

#تغزّل

#شعر_نو

#خاکستر_آیینه

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد