.

.

تالی فاسد / محمد رضا راثی پور

در یکی از کانالهای تحلیلی تلگرامی مطلبی در مورد جامعه دیکتاتور زده لیبی نوشته شده بود که با توجه به بلایی که تمامیت خواهی بر سر فرهنگ می آورد و منجر به احتضار فضیلت و آزادی اندیشی و مناعت طبع و بر کشیده شدن فرومایگان و چاپلوسان  در دراز مدت می شود ، نسلی  بیمار ومنطق ستیز و  سرتاپا تخاصم و با عدم رواداری به بار می آورد که مشکلاتش کماکان با حذف خودکامه هم بر جا می ماند چون به تعبیر الناس علی دین ملوکهم به مرور زمان خصلت های رذیله دیکتاتور در تک تک افراد آن زیر مجموعه تسری یافته و دیکتاتورهایی در ابعاد کوچک پدید آورده است.

این قاعده متاسفانه استثنا بردار نیست و می توان ان را در جامعه ما نیز تعمیم داد. گاها برخورد و واکنشها واکنشهای غیر قابل انتظار و غیر قابل توجیهی که بویژه از نخبگان و اهل قلم سر می زند و شاهدان را به بهت و حیرت وا می دارد گویای این واقعیت تلخ است که چه بر سرما آمده است که چنین قسی القلب و بی رواداری شده ایم.نکند این رذیله اخلاقی چون ویروسی وارد ذهن ما شده و دنیا و جهان بینی ما را آلوده کرده است.

چرا باید مرگ یک چهره شاخص شعر معاصر  در محافلی که داعیه هویت گرایی دارند بطور یک صدا این واکنش را بر انگیزد که چه نشسته اید که او یک مانقورت و هویت باخته بود و چون در فرهنگ مسلط آسیمیله شده به اسلاف و اخلاف خود خیانت ورزیده است.مگر ذوق و هنر قاعده پذیر است و از پارامترهای هویتی تبعیت می کند .

یا در محکمه  گروهی دیگر که طرفداران پروپاقرص و دو آتشه احیای نظام قدیم هستند به جرم هواداری از مسلک چپ باعث و بانی نابسامانی های اخیر قلمداد شود.

تقلیل  رخ دادن انقلاب 57 به فعالیت قلمی شاعری که تیراژ آثارش با آن سطح درک و سواد جامعه از2000 عدد تجاوز نمی کرد آیا اسباب تعجب و حیرت نمی شود.

به اعتقاد این کمترین که در این دعوای بی حاصل طرفدار هیچ دسته و فرقه مدعی نیستم سر منشاء این واکنش های مذموم ، رسوب افکار تمامیت خواهیست که متاسفانه حکم تالی فاسد را دارد.





نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد