.

.

جمع سالم (نگاهی به مجموعه جمع مکسر، سروده محمدحسین ملکیان) / حسین بیاناتی



جمع مکسر عنوان مجموعه شعر مذهبی محمدحسین ملکیان شاعر جوان اصفهانی است که در سال ۱۳۹۳ به دست انتشارات جمهوری منتشر شده.

این مجموعه شامل ۲۸ شعر است در سه قالب غزل، غزل مثنوی و غزل پیوسته. 
مجموعه را به قصد نقد یا تحلیل نخوانده ام. فقط اینکه در حین مطالعه ی مجموعه ها نکاتی را یادداشت می کنم. چون مجموعه را بسیار دوست داشتم به ذهنم رسید که بخشی از یادداشت ها را نظم دهم و به اشتراک بگذارم و باز تاکید می کنم که این نوشتار، نقد نیست، تجمیع چندین یادداشت است.

1. اشارات قرآنی و روایی که نشانگر مطالعه و سطح آگاهی شاعر نسبت به متون دینی و تاریخ اهل بیت علیهم السلام است از امتیازات جمع مکسر به شمار می رود.
این اشارات گاهی به صورت مستقیم و استخدام هنرمندانه ی متن است مثل:
ادخلوها بسلام آمنین در باز شد
از میان جمعیت راهی به این سر باز شد
ص ۵۵
و دراکثر موارد بدون اشاره ی مستقیم که این دومی ارزش هنری بالاتری دارد مثل این بیت در مدح امام جواد علیه السلام:
پسر مثل پدر می خندد این یعنی که از حالا
میان این دو قسمت می کند دشمن عنادش را
ص ۵۷
گاهی هم شعر حاکی از مطالعه و انس شاعر با قرآن است هرچند تلمیح، موفق از آب در نیامده است مثل این بیت:
دست تفسیرگر خیرالامور اوسطها
انچه کرده ست کرامت نه زیاد است نه کم
ص ۱۱.
در این بیت به نظر می رسد که منظور نظر شاعر آیه ی کریمه ی‌« و لا تجعل یدک مغلوله الی عنقک و لا تبسطها کل البسط… اسرا، ۲۹» باشد. نفس توجه شاعر به این دست آیات، ارزشمند است اما این تلمیح از دو جهت با ناکامی مواجه شده است. تنها نشانه از آیه ی مذکور در این بیت کلمه ی دست است. شاعر با استحسان خود، روایت خیرالامور اوسطها را به این آیه مرتبط کرده چرا که خداوند در این آیه پیامبرش را به میانه روی در بخشش سفارش کرده، حال آنکه در لفظ شعر انگونه که باید بین آیه و روایت ارتباط برقرار نشده. دوم اینکه در آیه ی شریفه، سخن از بخشش و انفاق است و این با کرامت یکی نیست. کرامت چیزی نیست که زیاد آن، زیاده روی و افراط و کم آن تفریط به حساب آید و بتوان حد اعتدالی برایش در نظر گرفت پس مصراع «آنچه کرده ست کرامت نه زیاد است نه کم» مدح روشنی برای حضرت رسول به شمار نمی آید.

2. مردم گرایی:
 اصطلاحات عامیانه و لحن های متنوع گفتاری در جمع مکسر، حضور پررنگی دارند و شاعر در اکثر موارد به خوبی اصطلاحات را از فیلتر شعر عبور داده است. برای نمونه:
- ذره «کوچکتر از ان است» که حائل باشد ص ۱۳.
-نور، زهراست و آیینه علی، ذره کجاست؟
که در این بین فقط «عاطل و باطل» باشد ص ۱۳.
-«پشت این مرد ظاهرا خالی ست» نه… که در پشت خنجری دارد ص۳۸.
-«همه درها به روی او بسته» همه درها به روی او بسته
همه درها به روی او… اما همچنان رو به غم دری دارد ص۳۸
-دیوارهای خانه بیش از پیش می سوزند
وقتی تو را «سرگرم» استغفار می بینند ص ۲۳
-دست بایست یا به دست تو داد یا که «از دست روزگار کشید» ص ۶۲.
-تیغ را از غلاف، پا از دل، درد از عشق، آه از دل
حرف های نگفته بسیار است باید از این ردیف «کار کشید» ص ۶۲
-من در خیابان هایمان «گز می کنم»… نذرت
وقتی تمام چشم ها دنبال مهمانند

کاربرد اصطلاحات عامه نمونه های ناموفقی هم دارد از جمله نمونه ای که ردیف در شعر «کنار» است و منظور شاعر، اصطلاح رایج «به کنار» بوده است.

3. حضور شاعر در شعر:
نمی دانم چه تعداد از اشعار این مجموعه پیش از کتاب «توارد شخصی» متولد شده اند و چه تعداد بعد از آن. اما می توان حدس زد که تجربه ی شیرین توارد شخصی در مذاق شاعر خوش آمده و در تعدادی از اشعار این مجموعه از آن تجربه سود جسته است بی آنکه بخواهد توارد شخصی دیگری بیافریند.
توارد شخصی، سروده ی محمدحسین ملکیان، روایت بلندی از عاشوراست که برجسته ترین عنصر شعر در آن خیال و تصویر است در قالب حرکت سیال ذهن. شاعر در این روایت به نحو موثری در متن حادثه ی عاشورا حضور دارد و برای خود در پیوند عاشورای سال ۶۱ قمری با زمانه ی خودش رسالتی قائل است که این رسالت را در شعر به انجام می رساند. قضاوت در مورد اینکه حضور شاعر در شعر در جمع مکسر نیز، حضور موثری است یا نه دقت بیشتر و مجال دیگری می خواهد.
نمونه هایی از حضور شاعر در شعر در جمع مکسر:
-بین روایت چند خط جا می گذارد
راوی علی را باز تنها می گذارد… ص ۲۰
-مانده در دست که راوی بگذارد مرهم
بس که بیمار و پرستار شبیه اند به هم
-یک لحظه بعد پشت سرش هیچ کس نبود
یک لحظه قبل ما همه رفتیم آن طرف ص ۶۸
و نمونه های کمرنگ تر حضور شاعر:
-من در مرام کوفه تضمینی نمی بینم
حرمت نگه دارد برای میهمان، مولا! ص ۴۲
-شاعری آمد به قصد ترک سیگارش حرم
عادتش را ترک کرد اما کبوترباز شد ص۵۶.
-مانده ست از تو دین بزرگی به گردنم
این شعر دینم است که کامل نمی شود 
-من در خیابان هایمان گز می کنم… نذرت
وقتی تمام چشم ها دنبال مهمانند

4. جمع مکسر در انحصار مدح و مرثیه و زیارت به شیوه های متداول باقی نمانده. دغدغه های اجتماعی شاعر و گاه لحن اعتراض و عدالتخواهانه در اشعار رخ می نمایاند. گاهی نیز شاعر به پیوند تاریخی صدر و ذیل اسلام اهتمام داشته. به این نمونه ها می توان اشاره کرد:
-هرچه گشتم میان باطل و حق هیچ حرفی به غیر جنگ نبود
ای لغت نامه ها قبول کنید صلح معنای دیگری دارد ص ۳۸.
-در حرم سهل است حتی در دل میدان مین
هر زمان که یا رضا گفتیم معبر باز شد ص ۵۵.
-دار قالی، پنجره فولاد… مادر سال ها
بس که روی هم گره زد بخت دختر باز شد ص ۵۶.
-یک صبح زود جمعه ای از جمعه های دیر
می آیی و هنوز نداریم باورت ص۶۷.
-وقتی مساجد تشنه ی یک ختم قرآنند
در گیر و داری که خیابان ها چراغانند… ص ۷۰
-ارباب ها و خواب های بر پر قوشان
از چند شب قبل از ظهور تو پریشانند ص۷۱.

5. دغدغه های اجتماعی و لحن اعتراضی و عدالتخواهانه در جمع مکسر، گاه رنگ طنز و تعریض به خود می گیرد و ابیات موثر و ماندگاری از خود به جای می گذارد. این اتفاق در شعر محمدحسین ملکیان بسامد دارد و اتفاقی و گذرا نیست. حتی در مرثیه نیز گاه زبان تلخ طنز هنرآفرینی می کند:
-وقتی که دست گفر این اندازه باز است
بایست هم دستان حیدر بسته باشد ص ۱۸.
-غربت ببین با او چه کرده، دشمنانش
از دوستان بهتر علی را می شناسند ص ۲۹
-از نگاه انداختن در چهره ات شرمنده اند
علتش این است کمتر خنجر از رو می زنند
تو پی تقسیم نانی عده ای در خوابشان
خاک بیت المال را دارند جارو می زنند
-انگشت مولا راه دوزخ را نشان می داد
افسوس کوفی ها چه می بینند؟ انگشتر

6. از امتیازات اشعار مدحی این مجموعه، مدح جزئی و پرهیز از کلی گویی است. ملکیان در کنار تجلیل اهل بیت علیهم السلام نیم نگاهی نیز به اسوه سازی از خاندان وحی دارد. جمع شدن این دو نگاه، تاثیرگذاری شعر مذهبی را مضاعف خواهد کرد. همچنین بعضی پردازش های هنری و محتوایی در مدح و مرثیه و پرهیز از مستقیم گویی در این مجموعه، مثال زدنی و برای شاعران مذهبی راه گشاست. دقت های اخلاقی و شرعی شاعر نیز نباید از نظر پنهان بماند. دقت در خدشه دار نشدن مرز توحید و نیز حفظ منزلت بزرگان سایر ادیان هنگام مقایسه با اهل بیت علیهم السلام ستودنی ست چرا که این دست بی دقتی ها در شعر امروز ما فراوان است.
بعضی نمونه ها:
- آمیختگی تجلیل و اسوه سازی:
-عصمت فاطمه یک سوره ی بی تاویل است
پرده ی خانه ی او بال و پر جبریل است
شیوه ی زندگی اش مثل عوام الناس است
شاهد دست پر از تاول او دسداس است
خاک بالفرض که ارث پدرش نیست که هست
تاجدار است ولی ارثیه اش یک زره است
می برد جامه ی نو را به گدا بسپارد
از همین پیرهن کهنه رضایت دارد
در حجاب است ولی دست کریمش پیداست
سادگی پهن شده روی گلیمش پیداست
بین زن های عرب ساده تر از زهرا کیست؟
بین زن های عرب ساده تر از زهرا نیست صص ۱۴ و۱۵.
- پردازش محتوایی مرثیه: 
این بیت از نمونه های درخشان و آموزنده ی این مجموعه است. شاعر برای فرار از مستقیم گویی در ماجرای احراق بیت، در مصرع دوم به سابقه ی تاریخی این در رجوع می کند که ناخودآگاه یادآور منزلت این خاندان است. این تجلیل در کنار مرثیه نه تنها حرارت مرثیه را نکاسته که آن را دوچندان نموده است. تجاهل شاعر در بیت نسبت به اصل مصیبت نیز اثرگذاری آن را مضاعف نموده است:
-یک نفر آمده در را به لگد می کوبد
پشت در باز هم ای کاش که سائل باشد
- احترام به بزرگان سایر ادیان:
-جهان از بعد عیسی اولین بار است
دورن قالب یک طفل می یابد مرادش را ص۵۷.
-دخترش از سه زن برتر عالم برتر
همسرش هم رده با آسیه است و مریم ص۱۱.

7. از قالب های شعری که در جمع مکسر جلب توجه می کند غزل مثنوی است. جلب توجه از این لحاظ که در اکثر موارد نتوانستم پاسخ دقیقی برای این سوال بیابم که چرا غزل مثنوی؟ برای من به شخصه در اولین شعر کتاب تغییر فضا از مثنویی به اولین غزل پذیرفتنی و دلپذیر بود اما در سایر موارد نه. برعکس در قالب غزل پیوسته، شاعر هوشمندانه عمل کرده و غزل ها حکم اپیزودهای مختلف را دارند.

8. شعر محمدحسین ملکیان در میان شاعران مذهبی می تواند راه گشا باشد، هم از لحاظ شاعرانگی، هم از لحاظ استحکام و سلامت زبانی و محتوایی، هم از جهت نوآوری و خلاقیت و گرایش های فرمی متعادل و غیرافراطی.
با این حال جمع مکسر نیز از بعضی آفات شعر مذهبی امروز مصون نمانده است هر چند این موارد انگشت شمارند و نمی توانند به مجموعه لطمه ی جدی وارد کنند.
از جمله این آفات به کارگیری ردیف هایی است که من اسم آن را ردیف های «فشن» گذاشته ام. این ردیف ها بیشتر از آنکه رسالتی را در شعر به دوش بکشند و از نظر محتوایی ارزش افزوده ای برای شعر داشته باشند کارکردشان هنرنمایی ها و عرض اندام شاعرانه است. برای نمونه در این مجموعه غزلی است در مرثیه ی حضرت علی اکبر علیه السلام با دیف «رد شده». ابیات در نگاه اول بسیار شاعرانه و تحسین برانگیزند اما با دقت بیشتر نمی توان در مرثیه بار محتوایی و حتی عاطفی قوی پیدا کرد. تصاویر در مرثیه عمدتا فانتزی  هستند و تخیل به کار رفته در آنها تا حدودی کودکانه و کارتونی، بدون لایه های عمیق تحلیلی و تاریخی و فکری اند:
-بیشتر رو به جلو، گاهی به چپ گاهی به راست
اولش زینب تصور کرد حیدر رد شده
نیزه را تا در تن او دید زینب شکر کرد
نیزه کوتاه است، نه از سوی دیگر رد شده صص ۴۹ و ۵۰
البته تصاویر فانتزی در دیگر اشعار این مجموعه که ردیف هم کارکرد مثبتی دارد، به چشم می خورد. شاید دلیل وجود این ابیات اولا قدرت شاعرانگی و تخیل شاعر بدون در نظر گرفتن ملزومات و تعهدات شعر مذهبی، ثانیا تاثیر گرفتن شاعر از شاعرانی باشد که در این زمینه سرآمد و جریان سازند. همین غزل با ردیف «رد شده» را اگر بدون نام شاعر می دیدم بدون تردید نام شاعر دیگری در ذهنم متبادر می شد.
نمونه های دیگر تصاویر یا مضامین فانتزی:
-تشخیص آسان نیست اینها یا یتیم اند
یا از شکاف سر علی را می شناسند ص۳.
-فرق شمشیر عرب با همه در یک چیز است
به عقب خم شده از شرم اصابت به علی
لااقل قاتل او بر سر پیمانش ماند
لااقل داشت از این حیث شباهت به علی صص۳۳ و ۳۴
-اول نامش که آمد بر زبانم سوختم
در دلم بال صد و ده تا کبوتر باز شد ص۵۵.
نمونه های انگشت شماری از ضعف تالیف یا کم توجهی به دستورزبان و واژه گزینی در مجموعه دیده می شود. این در حالی است که اتفاقا از امتیازات این مجموعه قوت و استحکام دستوری و زبانی است.
از این موارد انگشت شمار است:
-استخدام کلمه ی «دسداس» که هر چه جستجو کردم در لغت نامه ها به چنین صورتی ثبت نشده بود و شکل صحیح آن «دستاس» است.
و یا این مصرع: از مکه بیرون می زند با کاروان مولا… که عبارت بیرون زدن مناسب ترین واژه برای خروج کاروان عاشورائیان نیست.

شعار و پیشانی نوشت انتشارات جمهوری این جمله ی زیباست : «جهان تازه ی شعر اهل بیت». جمله ای که شاید بعضی یا حتی از منشورات این ناشر آن را نقض کند اما این جمله بر پیشانی جمع مکسر سخت، خوش نشسته است.
- جهان: عناصری که جهان شعر مذهبی ملکیان را تشکیل می دهند عناصر کاملی هستند و می توان گفت این جهان هم یک جهان بزرگ است که بر سر عموم شیعه و گاهی انسانیت سایه می اندازد و هم یک جهان شخصی است که مختص به خود شاعر است. در شکل گیری این جهان، شناخت از منزلت خاندان وحی،  ادب، عاطفه ی شخصی و اجتماعی و بشری، اعتراض و عدالتخواهی، توجه به پیوندهای تاریخی، حضور اشیاء و افراد و جامعه، واقع بینی و آرمان گرایی با هم و.. تاثیر داشته اند.
- تازه: زاویه ی نگاه های تازه، مردم گرایی، استفاده ی شاعرانه از لحن، تخیل و تصویر، حضور شاعر در شعر، اتفاقات فرمی، زبان کاملا امروزی و… تازگی را در جمع مکسر رقم زده اند.
- شعر: پردازش هنرمندانه ی مدح و مرثیه، بیان غیر مستقیم و هر آنچه درباره ی تازگی شعر ملکیان برشمردم، موجب شده که در جمع مکسر واقعا با شعر مواجه باشیم.
- اهل بیت علیهم السلام: اهل بیت علیهم السلام در جمع مکسر، جمع سالمند. شاعر هم به خوبی خاندان وحی را ستایش و تجلیل کرده و هم آنان را برای مخاطبان خود غیر قابل دسترس قرار نداده و به سیره ی اجتماعی ذوات مقدس به مثابه ی اسوه توجه داشته است.