.

.

مقایسه / محمد رضا طاهری

فیلمی در تلگرام دست به دست می شود که در آن مصاحبه کننده ای تصویر دو نفر را به عابران خیابان نشان می دهند تا ببیند مردم آنها را می شناسند یا نه... احمد شاملو را و امیر تتلو را... اغلب مصاحبه شوندگان، به خصوص جوان تر ها شاملو را نمی شناسند. اما تتلو را به خوبی به جا می آورند و ترانه هایش را از حفظ می خوانند!

من فکر می کنم این یک نشانه ی نیکوست! نشانه ی اینکه توجه عامه ی مردم در امر فرهنگ چه میزان می تواند اهمیت و اعتبار داشته باشد! شاملو موفق ترین شاعر جدی معاصر در جذب مخاطب بوده است و شکی نیست که نام او تا همیشه در فهرست بزرگان این قرن ماندگار خواهد بود. او در روزگاری نزدیک، نماد ادبیات پیشرو برای یک نسل بود. اما همین چهره ی ادبی محبوب و پر سر و صدا را نیازی نیست اکثریت توده های جامعه بشناسند. او مخاطبان خودش را دارد. کسانی که روح پر شکوه ادبیات را می فهمند و با هزار سال ادب فارسی اُلفت و اُنسی عمیق برقرار کرده اند. بی شک توده هایی که مخاطب هنر بازاری اند و بهره ای از ذوق و سواد ادبی نبرده اند اساسا چیزی از شعر شاملو سر در نمی آورد. فلذا شأن شاعر بسی بالاتر از آن است که به هوای جذب طرفداران سینه چاک، مانند ستاره های پاپ و سلبریتی های تلوزیونی رفتار کند! شاعر ناقل اندیشه ای آمیخته با عاطفه است و اندیشه هیچگاه در هیاهو و زرق و برق انتقال نمی یابد... اندیشه را باید اهل اندیشه بخوانند و در آن تعمق کنند و آن را به اهلش بسپارند... و اینگونه است که یکی ماندگار می شود، بی آنکه همگان او را بشناسند. و یکی فراموش می شود در حالی که نامش را در کوچه و بازار ورد زبان هاست!

.

.

.

l