برای چه می نویسید؟ (2)
پاسخ نویسندگان و شاعران ایران (در دهۀ شصت خورشیدی)
محمد علی سپانلو ، زاده 1319 در تهران، شاعر و مترجم (عکس از موسی هاشم زاده)
محمدعلی سپانلو: در شهر مردم آینده اتاقی برای خود می سازم.
حسین حاج فرج دبّاغ مشهور به عبدالکریم سروش ، زاده 1324، شاعر، مترجم و نواندیش دینی
عبدالکریم سروش: تا اولاً بدانم خود چه می گویم و ثانیاً تا روزنی برای خانۀ دودآلود درون باز کنم و خود را از طوفان بیرحم اندیشه ها آسوده سازم.
احمد شاملو (1379-1304)، شاعر، نویسنده، روزنامهنگار، پژوهشگر، مترجم و از بنیانگذاران کانون نویسندگان ایران در پیش و پس از انقلاب
احمد شاملو: برای این که در جمع از خود بیگانگان خودم را بشناسم. هنرمند پیش از آفریدن به قصد رهایی انسان برای ارضای خود می آفریند.
فاطمه (غزاله) علیزاده (1375-1327) زاده مشهد، نویسنده
غزاله علیزاده: از لحظه ای که بدانم چرا می نویسم دیگر نخواهم نوشت.
محمد قاضی (1376-1291) زاده مهاباد، مترجم
محمد قاضی: تا خط مشی دیگران را در زندگی درست کنیم.
جواد مجابی ، زاده 1318 در قزوین، شاعر، نویسنده و روزنامهنگار
جواد مجابی: در سر هر کس شهری است که تنها به مدد تخیلی مهار گسیخته، می توان از دوازه های آن گذشت. کار من لذت بردن از کشف خیابان ها، کوچه ها، خانه ها، باغ های این شهر است.
محمد محمدعلی ، زاده 1327 در تهران، نویسنده
محمد محمدعلی: با بررسی آثارش معلوم می شود او برای چه می نویسد.
فریدون مشیری (1379-1305) زاده تهران، شاعر
فریدون مشیری: در من احساسی و نیروی گفتاری است که می تواند در دل دیگران شوری، شوقی، مهری، امیدی، لذتی یا غمی یا فریادی برانگیزد.
مسعود میناوی (1387-1319) زاده اهواز، نویسنده و مترجم
مسعود میناوی: گریز از کابوس تنهایی و دستیابی به فضای امن و پیوستن به آدمی که مرا از نزدیک نمی شناسد.
شهریور 1392