در ذهن کودکی که لقمه ی نانش
بوی کپک زده دارد
تفسیر کودنانه ی آزادی
نص صریح تباهی ست
و هوش مصنوعی
همچون عروسکی.
من خنده می کنم
به شاعری که گریه کنان
بار گناه این همه آدم را
نادیده می سرود
پنهان به بارگاه خدا می رفت
سالوس را دعا می کرد
و حکم قاضی شرع
همچون ردیف و قافیه در ذهنش
تکرار وزن شعر و سرودش بود.
شلاق را نمی دید
بر پیکر نحیف دخترکی
که گیسوان بلندش را
در بند اول قانون شرع
زنجیر کرده اند.
هی!!
لب بستگان
در سایه ی تغزل وخون'
این سور و سات نوحه مبارک باد!
من سوگوار مرگ شمایان نبوده ام.
https://t.me/mayektashakeri