.

.

آب در هاون / محمد جلیل مظفری



آب می‌کوبید در هاون جماعت, این‌چنین باران نخواهد زد

در چنین آلوده‌دامان خاکدانِ شرمگین, باران نخواهد زد


تا نترْکد بغض‌های خیس وکالِ مادرانِ سوگوار آری

ای گروهی مرده‌خوارِ ایستاده در کمین, باران نخواهد زد!


تا نخشکد از عطش زاینده‌رودِ زخمناک و کرخه و کارون

زآسمانِ چرک و خاک‌آلودهٔ این سرزمین باران نخواهد زد


کفر ابلیسید و قهرِ آسمان از ناسپاسیِ شمایان است!

تا پر است این سرزمینِ سوخته از خشم و کین, باران نخواهد زد



گفته بودی زیر باران "باز باران..." خواندنم را دوست داری آی...!

قد بکش دیگر گذشت آن روزگاران نازنین! باران نخواهد زد


دفترت را پر کن از رنجی که انسان می‌کشد این روزها, شاعر!

ورنه روی سطرهایی که پُر است از نقطه‌چین... باران نخواهد زد


#محمدجلیل_مظفری


http://t.me/barfitarinaghosh

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد