سعید نمکی رفت اما آنچه ارائه کرد کلاس درسی بود کامل از چیزی که حق اوست در تاریخ شفاهی مملکت تا همیشه به نام خودش ثبت شود: نمکیسم.
نمکیسم الگویی است از تلاش همهجانبهی پُر از ابتذال یک نفر برای ماندن بر صندلی به هرشیوهای.
نمکیسم به واقع معجونی کامل بود. از هوچیگری و بلند کردن چندبارهی انگشت اتهام به سوی تمام عالم بگیر تا ارائه آمار و اطلاعات دروغ از الگوبرداری جهان از شیوهی مدیریتش و تقدیر سازمان بهداشت جهانی از اقداماتش در بلندگوهای تبلیغاتی کر کنندهاش که فرصت شنیده شدن پچپچ منتقدین را هم از دیگران میگرفت.
نمکسیم سعید نمکی تلاشی بود مکرر و رندانه به پیوند تمام اقدامات اشتباهش با نمادهای دینی و نظامی تا هر سوالی علمی از عملکردش به نوعی در تعارض با خطوط قرمز محسوب شود و او را که باید پاسخگوی عملکردش باشد از هر سوالی برهاند.
نمکیسم معجونی کامل بود. کلاس درسی از به ابتذال کشاندن مفهوم علم در تمام سطوح. در حافظهی تاریخی ما، نمکیسم او با نامههای مکرر به زمین و زمان، با سرکوب کردن سوال یک هنرپیشه در صدا و سیما، با جمعی کثیر از خبرنویسانی که هر روز صحبتهایش را تکثیر کردند و سوالی از او نپرسیدند، با مقایسهی مضحک خود با ابنسینا، با لابی قدرتمندش که در روزهایی که باید استیضاح میشد برایش تقدیرنامه به ارمغان آورد، با سعی او در اختراع دوبارهی چرخ در عصر ارتباطات و با بیاعتنایی دردناکش به مفهوم انسانی جان و تنزل آن به عدد، در یادمان میماند.
نمکیسم معجونی کامل بود. نمادی از تلاش همهجانبه و با تمامی ابزارها برای حفظ صندلی. نمادی از هدف وسیلهرا توجیه میکند در عصر حاضر. حق اوست که نمکیسم را فراموش نکنیم و حق ماست که بهیاد داشته باشیم که او با جان انسانها چهکرد.
دکتر امید رضائی
فوق تخصص هماتولوژی و انکولوژی
https://t.me/omidrezaie55