.

.

ساعتت را بُرده‌اند / یانیس ریستوس


دستت را تکان می‌دهی

ــ مثلِ همیشه

می‌خواهی ببینی ساعت چند است

ولی ساعتی به دستت نبسته‌ای

ساعتت را برده‌اند


مثلِ خیلی چیزهای دیگر

دستت را تکان می‌دهی

ــ با این‌که ساعتی به دست نداری

ــ با این‌که قراری با کسی نداری

ــ با این‌که کاری برای انجام دادن نداری


ساعت‌های تو را دزدیده‌اند

زمانَت را دزدیده‌اند

و تاریکی و ترس را برایت گذاشته‌اند

می‌ترسی سرِ وقت نرسی


ــ به قلبت

ــ به آرزویت

ــ به کارت

ــ به مرگَت


می‌ترسی نرسی

می‌ترسی زمان از دست برود


«یانیس ریتسوس»


@Honare_Eterazi

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد