آقایان و خانمهای فلسفی و ادیب و نمایشنامهنویس و داستاننویس و شاعر! لطفاً زبان و خط مردم را بازیچۀ سلیقههای خود نکنید!
یک روز این میآید و میگوید بهجای «ۀ» بنویسید «هی»؛ زورش هم زیاد است و براساس نظر او «دستور خط پیشنهادی» تصویب میکنند و در کتابهای درسی هم تمام «ۀ»ها میشود «هی». روز دیگر قدرتِ این آدم و جبههاش ته میکشد و آدمهای جبهۀ مقابل که حافظۀ بصری خود را اساساً حافظۀ بصریِ نداشتۀ مردم میشمارند و ارادتمند سنت شریف خوشنویسیاند و نمیفهمند که براساس هنر دستورخط نمینویسند میزنند توی سرشان که «وا خطّنا» و میزند به سرشان که «ۀ» درست و «هی» غلط است و براساس آن هم «دستور خط فارسی» تصویب میکنند! هر دو گروه هم لجباز و قدرتطلب و مدعی خدمت به فرهنگ ایرانزمین و هر دو غافل از اینکه هر دستورخطی باید بر مبنای لوازم نگارشی پُرکابرد و متون پُرخواننده و پُرشمارگان و امکانات نوشتاریِ اجراشدنی برای همه تدوین شود نه براساس خودنویس و کتابهای نفیس و سلیقۀ غیرعملی و اساساً بیوجهِ مرحوم زهراییِ ظرافتدوست و تسلط چهار نفر به نرمافزار مثل بندۀ کمترین!
این را هم ندیدهام کسی اشاره کند و در اینجا میگویم که غلط هکسره، در وهلۀ اول، نتیجۀ فرمان صادر کردنِ سمیعیها و آشوریها به التزام کسره در تمام متون نوشتاری است: سمیعیها فرمان را صادر کرده بودند اما عدۀ کمی در سطح جامعه میشناختشان و فرمانشان بُرد و بردارِ چندانی نداشت و بالطبع در طول سالها هم تأثیری نکرده بود؛ اما آشوریها، چون نماد روشنفکری بودند، فرمانشان هم مثل چی برد داشت و سریع رواج یافت و کرد آنچه کرد؛ کمی بعد هم که اشتیاق مردم برای تولید محتوا در شبکههای اجتماعی افزونی گرفت و همین با آن فرمان یار شد و بیتوجهی آموزشوپرورش به اهمیت محاورهنویسی هم مزید بر علت شد و شد آنچه شد...
خسته شدم. بگذرم.