#علی_گل_گلاب: درباره استبداد زبانی حتما شنیدهاید. مفهوم سادهاش این است: . ما در حصاری به نام قیف و قفس واژگان اسیریم.
به قول ایرج میرزا از وقتی که "مرا چو زاد مادر و یک حرف و دو حرف بر زبانم نهاد و سخن گفتن آموخت" ، ما دچار دو مساله شدهایم؛ یک- عادتهای زبانی. دو- ظرفیتهای زبانی
در حالت اول انتقال پیام از طریق کلمات و جملاتی انجام میشود که در ناخودآگاهمان شکل گرفتهاند،اما در حالت دوم با مشکلی به نام ظرفیتهای زبان مواجهایم. نمیتوانیم از طریق کلمات و جملاتی که یاد گرفتهایی منظور خود را بیان کنیم. برای حس و اندیشه کلمه پیدا نمیکنیم. یا کلمات و جملات هست، اما در شکل پیشرفته آن یعنی شعر و ادبیات، همان کلمات و جملات، شور ندارند، تر نیستند، تازه نیستند و ترانگی ندارند.
دچار شدن بیان به این دو حالت را باید استبداد زبانی نامید. در شعرمجبور نیستیم به این استبداد تن بدهیم، برای انسان هیچ دری بسته نیست. به قول این جملات شیک و سانتیمانتال متکثر عصر مجازی، هر در بسته یک روز باز میشود، چرا که اگر بنا بود باز نشود، به جای در دیوار میساختند. خروج از استبداد زبانی هم این حکم را دارد.
استبداد زبانی، در است نه دیوار. شاعر موقع خلق اثر، و پس از آن باید از خودش این سوال را بپرسد، آنچه که گفتهام، آیا از طبق عادت های زبانی است؟ وسوال دوم اینکه، کلمات و جملاتم در شعر چقدر برای احساس و اندیشهام قیف وقفس شدهاند؟
کرانه پاسخ به این دو پرسش، میزان شعریت و تازگی یک شعر را میتواند مشخص کند و اینجاست که شاعر خود، منتقد شعرش میشود.
اگر دیدیم که شعرمان برا جسب عادتهای زبانی گفته شده است، یعنی کلیشهای ست. اگر دیدیم که نتوانستهایم همه حس و اندیشه ای را که داشتیم در شعر بریزیم، یعنی شعرمان هنوز کار فراوان لازم دارد.
و دلمان را به لایکها و براووها و به به و هزار ماشالله خوش نکینم.
@sepidpoems
#مبانی_سپید
#علی_گل_گلاب
#ادبیات #شعر #نثر #نظم #سپید #شعر_سپید #غزل #شعر_معاصر #شعر_اجتماعی #شعر_متفاوت #غزلهای_چپ_اندرچپ #علی_امین_قلم #داستان #ادبیات_معاصر #ادبیات_معاصر_ایران #شعر_معاصر_ایران