لطف مهر نوبهاری سطوت پاییز را
بشکند چونان که لبخندی غم ناچیز را
از غبار راه می آیم دلم تاریک شد
دست باد یاد بزدا این غبار آمیز را
هق هقم می گیرد و راهی بغیر از گریه نیست
سد چه خواهد کردن این دریای توفان خیز را
یادشان انگیزه ی شعر و سرود است و غزل
ترک کردم گرچه من ترکان شور انگیز را
شهر یاران است و دارد «شهریاری» بی بدیل
شوق اگر خواهی همین بس دیدن تبریز را
۶۴/۱۲/۲۳
پس از دیدار «شهریار» بزرگ و ترک تبریز