.

.

بینا تر / محسن صلاحی راد




رام و آرامم ببین در چنگِ خوش‌آهنگِ دوست

نیست جز آهنگِ خوش در پرده‌های چنگِ دوست


چشمِ من بیناتر است اکنون که افتاده در او

روشنانقشِ نگار و عکسِ رنگارنگِ دوست


دل به سینه می‌زند چندان که گویی دشمن است

تا سر آخر بشکند اندوه را با سنگِ دوست


می‌زنم بر بومِ دل هی طرحِ نازک‌خیز و باز

می‌گریزد از قلم موهای شوخ و شنگِ دوست


بس کنم، چون نیست تابم ‌دور ازو، از بس ‌که هست

هم تن و هم جان و هم کاشانه‌ام دل‌تنگِ دوست.




#محسن_صلاحی‌راد

کوچۀ کلارا، ۱۵ آذر ۱۳۹۷

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد