به برادرم #اقبال_مظفری
باران امان نمیدهد امروز
اردیبهشت
لم داده بر اریکۀ شادابیِ بهار
و گوشِ جان سپرده به آوازِ قمریان
لحنِ هزار چلچله آواز
پیچیده در طراوتِ شمشادهای سبز
شاعر اگر که باشی و شادیْت گل کند
هم میتوان پلشتی و پستی را
از گوشهگوشه این شهرآشنا
با شعر خویش قلم زد.
امروز در تقاطعِ اردیبهشت و عشق
از کوچهکوچۀ این شهر
بوی هزار خاطره میآید
بویِ هزار خاطرۀ دور، آنچنان
که میتوان
این شهر را
و کوچهها و خیابانهایش را
با نامهای قدیمی
تا دیرگاهِ قدم زد.
امروز میتوان
با یادِ نامهای قدیمی
و رنگهای خاطره انگیزِ کهنهسال
نقشِ بهارهای قدیمی را
بر بومِ خیسِ شهرقلم زد.
هر چند
شاعر سروده بود:
دیریست "فرصت باران و آذرخش گذشتهست"
اما/ امروز با زبانِ من و باران
بارِ دگر
از نو بهارِ سرزده دم زد.
سوم اردیبهشت 1397
#محمدجلیل_مظفری
http://t.me/barfitarinaghosh