گشتم،
هزارمرتبه گشتم
تفتیده چون درخشش خورشید درغبار.
رفتم،
هزارمرتبه رفتم
با قامت تکیده و پاهای پینه دار.
دیدم هزارمرتبه دیدم
در چرخش نگاه درختان نشسته ای
با گیسوان شرقی و چشمی پراز بهار.
گفتم،
هزارمرتبه گفتم
روییده ای چو جنگل سبزی به قلب خاک
ای زاد˚مهرِ زندگی
ای روشنی˚ تبار!
سروده ای از دفتر"سرگردانی درآینه های شکسته":
محمدعلی شاکری یکتا
#شعر
@RKaaIV