.

.

نوذر پرنگ / محمد رضا راثی پور


پرنده روی تورا دید و یاد گلشن کرد

زباغ آینه آغاز شکوه کردن کرد

پرنده بال زدورفت ودختر تصویر

ستاره های سرشک مرا به گردن کرد

پرنده بال زد و رفت وباغ آینه را

تهی ز زمزمه ونغمه چون دل من کرد

پرنده بال زد و رفت ومرغک قالی

زبال سوخته آغازشکوه کردن کرد

پرنده ها، نه درآیینه برف می بارد

که باز جامه ی عریانی تو بر تن کرد



یکی از معدود شاعرانی که توانسته بود از حیث ذهن و زبان و تکنیک و هندسه ترکیب الفاط در غزلهایش به حافظ نزدیک شود مرحوم نوذر پرنگ بود.پیش از نوذر پرنگ شاعرانی که دست  به تقلید غزلهای حافظ یازیده بودند صرفا از مرحله تقلید زبانی فراتر نرفته بودند اما این شاعر خلاق به مدد نازک خیالی و خلق تصویر های سور رئالیستی در عین استفاده از زبان دست فرسوده غزلهای قدمایی توانسته بود به این کلمات جان تازه ای ببخشد و معنا و مفهومی غیر از مفاهیم کلیشه ای غزلهای سنتی را بیافریند.

البته این ویزگی منحصر به فرد در سایه ممارستهای زبانی و پشتوانه احاطه استادانه نوذر به ادبیات جدید و قدیم حاصل شده . اصولا اساس نزدیک شدن به اندیشه و زاویه دید حافظ نزدیک شدن به زاویه دید این شاعر اندیشمند است. یعنی ایجاد نوعی قرابت و هم ذات پنداری با حافظ و مضایق زمان او نه تقلید سطحی اززبان و اصطلاحات کلیشه ای.در آیینه غزلهای نوذر تب و تاب و اضطرابهای زندگی روزمره بازتاب می یابد  که به تعبیر حافظ شناس بزرگ بها الدین خرمشاهی چون منشور در برابر نور به رنگهای گوناگون جلوه می نماید.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد