.

.

دلایل انحطاط کتابخوانی / تهیه مطلب شهرام حسن زاده



1- درباره علل می توان از دو نوع علت سخن گفت. علل باعثه یا موجده و علل مبقیه. 

علل باعثه عللی هستند که چیزی را به وجود می آورند. مثلا می گویند علت انحطاط اجتماعی ایران حمله اعراب یا مغولان یا ترکان ماوراءالنهر و... بوده است. 

تقریبا هیچ توافقی در مورد علت یا عللی که باعث یا ایجاد کننده وضع موجود شده وجود ندارد. 

نوع دوم علل مبقیه هستند. یعنی عللی که موجب پایداری وضع موجود اند. بررسی علل مبقیه از جهات مختلف اولویت دارد و بیشتر برای برون رفت از وضع موجود مفید اند.

اصولا اگر به دنبال راه حل باشیم، باید عوامل پایداری وضع موجود را بشناسیم و در آن ها دخل و تصرف کنیم،چون احتمالا عوامل شکل گیری وضع موجود یا همان علل باعثه الان وجود ندارند و قابل دخل و تصرف نیستند، پس باید به جای علل موجده یا باعثه به عوامل مبقیه یا پایداری وضع موجود اکتفا کنیم.


2- عوامل بقا و پایداری وضع موجود (یعنی کتاب نخوانی) را می توان به سه دسته تقسیم کرد، عوامل تربیتی، عوامل آموزشی و عوامل امکانی و تسهیلاتی . 

الف 

منظور از عوامل تربیتی مجموعه عواملی است که میل خطر کردن، پرسیدن، جستجو، انتقاد و دنبال کردن نظر مخالف باور های ما را در ما کشته است. عواملی که در ما عزت نفس و اعتماد به نفس را کشته است. معلمی که مانع پرسیدن می شود، پدر و مادری که کودک پرسا را سرزنش می کند و از او تمکین چشم بسته می خواهد، سیاست مداری که برای ملتی تکلیفش را "تکرار" می کند و ملتی که سرخوش از او تمکین می کنند، همین عامل تربیتی را بازنمایی می کنند.

اگر تمام کتب درسی آموزش و پرورش و برنامه های صدا و سیما را در جستجوی یک ایده آموزش مهارت های زندگی جستجو کنیم، حتما تهی دست باز می گردیم.  

 برای چه کتاب بخوانیم؟ وقتی هر کتابی با به پرسش کشیدن باورها و پیش انگاشت های ما، موجب اضطراب و وحشت ما می شود؟ ما هنوز به قول کانت برای پذیرفتن مسئولیت فهم خودمان و پیامد های آن به حد کافی بالغ نیستیم و کتاب خواب خوش کودکی مان را بر می آشوبد. 

ب 

منظور از عامل آموزشی مجموعه عواملی است که باید میان نادانی ما و کتاب های حاوی دانایی پل بزنند. کتاب های تألیفی ترجمه ای، کتاب های گام اول که همه جای دنیا برای ایجاد آشنایی اولیه با مفاهیم و مبادی آن دانش تدوین شده اند در کشور ما بسیار کمیاب هستند. تولید منابع آموزشی لازم برای کتاب خوان شدن ما در سیاست های فرهنگی ما اصولا جایی ندارد. به محض آنکه در خصوص منابع آموزشی و کمک آموزشی سخن به میان می آید موسسات تولید کتب کمک درسی و کنکوری و مدرسه ای و... به ذهن می آیند. در حالی که مهم ترین کارکرد این موسسات و کتب و آموزه های آن، تولید انسان هایی به غایت تک بعدی، وابسته، غیر خلاق و غیر مبتکر است، به وجهی که تنها نیازی که چنین انسان هایی حتما ندارند، مطالعه کتاب است. 

پ

منظور از عوامل تسهیلی یا امکانی یا امکاناتی

مجموعه عواملی است که برای مشتاقان مطالعه کتاب، مطالعه کتاب را تسهیل می کنند. 

بخشی از این عوامل عوامل واسطه ای و ارتباطی هستند. 

کتاب های خوب  را کجا معرفی می کنند ؟ 

شاید بگویید جشنواره ها و یادمان ها و کتاب سال ها و... از قضا آن جا روابط برقرار است اما نه رابطه صادقانه با مخاطب، رابطه با ارباب قدرت. کتاب سال بر اساس میزان وابستگی و جانب داری مولف و مترجم آن ارزیابی می شود نه کیفیت کتاب. 

از عوامل ارتباطی گذشته، چقدر کتاب خوب در بازار است؟ 

در ژاپن وقتی نوگرایی در دستور کار قرار گرفت دولت ترجمه کتاب هایی که در تاریخ بشریت خصوصا بعد از رنسانس نقاط عطف تلقی می شدند را در دستور کار قرار داد. با توجه به تحولات زبانی و فرهنگی و اجتماعی هر چند سال یک بار دیگر این کتاب ها ترجمه شده اند تا نسل های بعد بتوانند به سادگی با آن رابطه برقرار کنند. 

فکر می کنید گفتار در روش دکارت چه جایگاهی در تحولات اجتماعی غرب داشته است؟ 

از آخرین ترجمه آن به فارسی چند دهه گذشته است؟ روح القوانین چطور؟

از این گذشته ترجمه اخیر کتاب های تعیین کننده دیگری مثل نقد عقل محض یا هستی و زمان یا حتی آثار ادبی مثل ایلیاد و اودیسه که همگی ظرف همین یکی دو دهه ترجمه شده اند، چقدر برای جوان امروزی قابل استفاده است؟ تقریبا هیچ!!!!

یعنی اگر کسی پیدا بشود و بخواهد کتابی جدی و تعیین کننده بخواند هم راه به جایی نمی برد. 


3-فضای مجازی

سومین مطلبی که در نشست عرض شد به توصیه دوستی در خصوص فضای مجازی بود.  فضای مجازی تهدید نیست، نه تهدید برای کتابخوانی و نه تهدید برای پیوندهای خانوادگی. 

پیش از اختراع تبلت و گوشی هوشمند هم ما کتاب خوان نبودیم 

 پناه بردن مان به فضای مجازی در محافل خانوادگی معلول است نه علت، معلول گسست بین نسلی و انقطاع ارتباطی است، اگر گوشی هوشمند هم از بازی حذف شود تاثیری در


ارتباط ما با هم ندارد، حرف مشترکی ایجاد نمی شود و...

4- اگر بخواهیم وضع موجود را تغییر دهیم، باید عوامل سه گانه یاد شده را تغییر بدهیم، نظام تربیتی و آموزشی مان را از خانه و خانواده تا دانشگاه و کف اجتماع تغییر بدهیم. تا وقتی که شهروندانی شجاع و جسور و ریسک پذیر و متکی به نفس و دارای اعتماد به نفس نباشیم، کتاب خوانی دردی از ما دوا نمی کند و این ها با کتاب خوانی هم به دست نمی آید. این ها مهارت های ارزشمند حیات جمعی است. 

5- در آغاز سخنرانی گفتم علل انحطاط کتابخوانی را باید ذیل عنوان کلان تری در نظر گرفت، یعنی "علل انحطاط جامعه ایرانی" و علل انحطاط جامعه ایرانی به قول آن بیت الحاقی داستان رستم و سهراب "یکی داستان است پر آب چشم" 

عللی که به سادگی قابل رفع و اصلاح است و کسی دست به اصلاح نمی زند، نه دولت و نه گروه های اجتماعی مرجع. 

به قول حافظ 

صد ملک دل به نیم نظر می توان خرید

خوبان در این معامله تقصیر می کنند.


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد