.

.

رشته تسبیح / محمد علی شاکری یکتا

*رشته ی تسبیح اگر بگسست عیب ما مکن

دستم اندرساعدساقی سیمین ساق بود

حافظ



باز انگاری که باران هم

طعنه می بارد

شب که از تفسیر خاموشی فرو مانده

با صدای شحنه ی شبگرد می لرزد

خانه در خانه

کوچه در کوچه

روح فرتوت و زمینگیر درختی خشک

پشت باغستان فصلی خیس

باد ِ درهم باد

پیچ و تاب پیچکی وامانده بردیوار

آرزوی آب

دردهان کودکی با دیدگانی رنگ اقیانوس

تن فروشی درلباس دختری افلیج

سطر نامفهوم صورت ها

پینه بر پیشانی شیطان

شهربی رؤیا

پایتخت شرقی خورشید

گمشده در بستر تاریخ بی شرمی

یادگار کهنه بازار چموشی ها

طاقدیس ضربی آواز روح انگیز

چارسوق سوت و کور ساز محجوبی

برج میلاد و شگرد تازه ی سالوس

چربدستی های جوراجور

ذبح لبخند از لب انسان

سلطه ی ساطور

جشن قصابان

قطع دست صلح

میل در چشمان نرگس ها

دزدی از ایمان گلدان ها

خوردن نان و نمک از سفره ی مردم

بردن نام خدا با دست خون آلود

انهدام آبی خوشرنگ گنبدها

انقراض قلعه ی اسطوره ی آرش

کشتن خورشید 

درغیاب ماه

«رشته ی تسبیح»*

بگسست آه!

بگسست آه!

           ------ ‌‌‌‌        ------    ‌    -----    




شعری از دفتر چاپ نشده ی «سرگردانی در آینه های شکسته»

 محمدعلی شاکری یکتا


#شعر 

@RKaaIV

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد