.

.

چالش های دو جریان شعر


حدود نهصد سال پیش امیر عنصرالمعالی کیکاوس ­بن اسکندر بن قابوس گفته است: «اگر شاعر باشی جهد کن تا سخن تو سهل و ممتننع باشد. بپرهیز از سخن غامض و چیزی که تو دانی و دیگران را به شرح آن حاجت آید ... که شعر از بهر مردمان گویند نه از بهر خویش» (قابوس بن وشمگیر، 1335: 171)

 این که شعر سهل و ممتنع برای کدام جامعه مفید است یا نیست و آیا شعر دشوار برای جامعه امروز از چه جایگاهی می ­تواند برخوردار باشد قابل بررسی ست...


از آن گذشته مفهوم دشواری شعر کدام است؟

 آیا مقصود از شعر دشوار پیچیده­ گویی­ هایی است که برای مثال در شعر خاقانی و یا انوری مشاهده شده است و گاه وجهی معماگونه می ‏یابد؛ یا وجهی دیگر دارد؟ آیا مقصود از دشوار که در مقابل آن ساده­نویسی رایج شده است دشواری در استخدام واژه­ هاست که مثلا شاعری از واژه­های نامانوس یا غیر زبان ایرانی استفاده کرده باشد یا همچون پیچیده­ گویی ­هایی است که نظامی و یا خاقانی در استفاده از اصطلاحات نجومی و علمی به کار گرفته ­اند؟ 

یا ترکیب کلام به گونه ­ای است که پیچیدگی می ­آفریند؟


به هرحال هم­چنان که دکتر سیروس شمیسا در کتاب «سبک­‏شناسی شعر» اشاره کرده ­اند در همه ادوار شعر فارسی جریان ساده و روان­گویی و پیچیده و مبهم­ گویی وجود داشته است.


اما آنچه در نظر است بررسی جریان شعری دهه 1380 است که صرف نظر از انحرافی بودن یا نبودن آن به نام جریان ساده­نویسی در شعر یا جریان سهل و ممتنع نام یافته است و در حقیقت نوعی واکنش است در برابر جریان شعری دهه 1370؛ به باور قایلان جریان ساده­نویسی در شعر دهه 1380، شاعران در دهه 1370 به جهت دامن­ زدن به پیچیدگی و دشواری نوعی مخاطب ­زدایی را فراهم کردند.


شمس لنگرودی به عنوان یکی از بانیان جریان­ های شعری در یکی دو دهه اخیر در ایران در بخشی از سخنان خود می­گوید: «الآن دو تا جریان بزرگ در شعر هست که دو تا نام دارد. یکی که اصطلاحا به آن می­گویند شعر ساده یا به گمان من شعر سهل و ممتنع. یک شعر دیگری که من نمی­دانم چه اسمی بگذاریم، مثلا بگوییم شعر دشوار، شعر پیچیده یا مصنوع، هر اسمی می ­خواهید بگذارید مسله ­ای نیست. نوعی شعر که با مخاطب بیشتری تماس می­ گیرد و نوعی شعر که با مخاطب کمتر و گویا قرار است مورد قبول متخصصان شعر و تجرب ه­گرایان شعر قرار گیرد، برای هر دو تا جریان شعر دو تا آسیب وجود دارد. آسیب در جریان شعر سهل و ممتنع این است که به روزمرگی دچار شود، به انشانویسی مبتلا شود، به روزنامه­نویسی و خبرنگاری دچار شود. و آسیبی که در شعر دشوار ـ اصطلاحا می­گویم ـ وجود دارد این است که اگر معیارهای خودش را پیدا نکند، از پیچیدگی به هذیان تبدیل می شود

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد