.

.

نکته ها


هرچه اندوه درون شما را بیشتر بکاود، جای شادی در وجود شما بیشتر میشود. مگر کاسه ای که شراب شما را در بردارد همان نیست که در کوزه کوزه گر سوخته است؟ مگر آن نی که روح شما را تسکین می دهد، همان چوبی نیست که درونش را با کارد خراشیده اند؟ هرگاه شادی می کنید ، به ژرفای خود بنگرید تا ببینید که سرچشمه شادی به جز سرچشمه اندوه نیست…


پیامبر و دیوانه

جبران خلیل جبران


شازده کوچولو : 

تو سواد دارے ؟ 

روباه : 

سواد مال آدماس ...

من شعور دارم ...



#آنتوان_دوسنت_اگزوپری


پیاده روی با منزوی


حسین منزوی زنجانی و عمران صلاحی هر دو از ترکان دری نویس بودند، که البته به زبان مادری خود«ترکی» هم نوشته و شعرهای زیادی داشتند. این دو شاعر معروف در تهران دوستی های زیادی داشتند. عمران می نویسد:

«حسین منزوی و عمران صلاحی زمانی رفیق گرمابه و گلستان بودند. یک شب از انجمن ادبی سعدی (واقع در چهارراه آب سردار خیابان ژاله سابق) در آمدند. دیر وقت بود، وسیله ای هم نبود (شاید هم سوار شدن به وسیله نبود) ناچار پای پیاده به خانه خود در جوادیه رفتند. صلاحی بین راه سرود:


با منزوی پیاده روی می کنیم ما

خود را بدین وسیله قوی می کنیم ما


که بعدها سر زبان‌ها افتاد»


ع.م.بیانی


گاهی راحت تر آن است که با وجود اندوهی که در درونتان موج می زند لبخند بزنید تا اینکه بخواهید به همه ی عالم علت غمگینی خود را توضیح دهید !


#ژوزه_ساراماگو


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد