داستان شهر بی کلانتر / محسن الوان ساز
تصویری از یک تلگراف مربوط به درمان شاملو در فضای مجازی دست به دست می چرخد مبنی بر این که وی از هویدا برای هزینه درمانش کمک خواسته و دولت نیز سخاوتمندانه هزینه درمان ایشان را پرداخته است و از او به عنوان نمک نشناس و ناسپاس نام برده اند! اول این که کارنامه سیاسی شاملو زندان رفتنش در دوره پهلوی و کتاب هایی که خمیر شدند و مجلاتی که توقیف شدند در تاریخ ثبت شده است. دوم آنکه این حضرات یاوه گو که دم از مظاهر تمدن می زنند شب جمعه را از یاد برده اند که در تمام کشورهای متمدن سازوکارهایی از جمله برقراری مستمری ، وام های فرهنگی ، بیمه درمانی و... برای هنرمندان در نظر می گیرند تا در دیار غربت از درد لاعلاجی به خر نگویند خانباجی.
سوم شاملو آنقدر شرافتمندانه زندگی کرد که حتی برای گذران زندگی حاضر شد فیلمنامه آبدوغ خیاری بدون ذکر نامش بنویسد ، اما مجیز قدرتمندان را نگفت و یک خط شعر یا نوشته در مدح صاحبان قدرت ننوشت. کدام یک از شما جوجه اپورتونیست ها یک پاکت سیگار برایش خریده اید که امروز در این آشفته بازار یگانه گوهر ادبیات معاصر را به لجن می کشید؟! در زمان حیات ایشان کدام یک از هتاکان ماتحت نشسته جراتش را داشتند که این ادعاها را مطرح کنند؟ درست بیست سال بعد از مرگ او یکی می گوید شعرهایش ، ترجمه آثار دیگران است آن یکی از خانم بازی در ایتالیا خاطره می گوید و آیدا در آینه را به سخره می گیرد مردکی دیگر پس از مصرف توامان صنعتی و سنتی مدعی می شود شاملو را در پارک پیدا کرده که کارتن خواب بوده و دوماه اورا به منزل می برد و پول تو جیبی اش را می دهد! چرا این خاطرات و اعتراضات را در زمان حیات ایشان مطرح نکردید؟!
چرا وقتی با شما مصاحبه می کنند از عدم برگزاری مراسم بزرگداشت و شکستن سنگ قبر ایشان برای ژست روشنفکری استفاده می کنید و سخنتان را با شعری از ایشان به پایان می برید؟!
شاملو آنقدر برای ادبیات این مملکت از شعر و قصه و ترجمه و صوت و مقاله و مجله و دائره المعارف و ... افتخار آفریده است که اگر تیراژ همان کتاب جمعه را بر سقف خانه تان قرار دهند بنای جهالتتان درهم خواهد شکست. برای جمع کردن هوادار ، فرهنگ را لجن مال نکنید.
تلاش سلطنت طلبان برای حذف روشنفکران
شعبان بی مخ های عصر جدید در حال ظهورند و از آنجا که قدرت سیاسی برای سرکوب ندارند در فضای مجازی به فحاشی دروغ پردازی و حذف مخالفان مشغولند. یکی از رویکردهای ایشان نشان دادن چهره ای فاسد ، ناکارآمد و منفعل از روشنفکران است و در این راستا از هیچ کوششی فروگذار نکرده اند.
سندی درباره شاملو منتشر شده است که ادعا دارد وی از دولت برای پرداخت هزینه درمان در پاریس درخواست کمک نموده است.
با بررسی های جدی ، تحقیق از خانواده شاملو و پژوهش در مورد صحت این سند معلوم شد که این سند جعلی بوده و منشا آن نامعلوم است.
نمونه دستخط هویدا با یک جستجوی ساده در دسترس است و امضا ایشان نیز معلوم است.
فرمت پاسخگویی به نامه خارج از عرف اداریست عطف به نامه شماره فلان برایش از طرف من دسته گل ببرید؟!!! محض نمونه کدام نخست وزیر را دیده اید که به یک نامه رسمی این گونه پاسخ دهد؟!
تاریخ ارسال تلگراف و پاسخگویی هویدا دقیقا در یک روز است یعنی نخست وزیر یک مملکت هیچ کار دیگری نداشته است و شخص شاملو آنقدر گرامی بوده به صورت آنی پاسخ نامه از پاریس را ارسال کرده اند! اگر اوضاع اینقدر گل و بلبل بوده چرا شاملو در ایران اینقدر فقیر و درگیر معیشت بوده است؟!
و در پایان بخشی از کتاب بام بلند هم چراغی:
پورعظیمی هم در این کتاب به این شایعه اشاره می کند که هزینه درمان شاملو را در اوایل دهه پنجاه ، فرح پرداخته بود ولی آیدا می گوید: «نخیر. هزینه‌های درمانی را دوستان شاملو پرداختند و مسئولیت این کار به عهده ساعدی بود. پنج‌هزار تومان جمع شد و یک مقدار هم پدرم کمک کرد... آن پنج‌هزار تومان فقط هزینه سفرمان {به خارج از کشور} شد. هزینه جراحی را پدرم و خواهرم و بعضی از دوستان پرداختند؛ البته چون به کادر درمانی و پزشکان گفته بودند بیمار، یکی از شاعران سرشناس ایرانی است و وضع مالی خوبی ندارد خیلی تخفیف دادند.» (هرمس/ ۱۳۹۶ / ص ۲۳۴)
باشد که شیادان و دروغ پردازان رسوا شوند.
