.

.

حرفهای همسایه / نیما یوشیج

1

همسایه!

عزیز من! آیا آن صفا و پاکیزگی را که لازم است در خلوت خود می-یابی یا نه؟

عزیز من! جواب این را از خودت بپرس. هیچ-کس نمی-داند تو چه می-کنی و تو را نمی-بیند.

آیا چیزهایی را که دیده نمی شوند تو می بینی؟

آیا کسانی را که می-خواهی، در پیش تو حاضر  می شوند یا نه؟

آیا گوشه ی اتاق تو به دریایی مبدل می شود ؟ 

آیا می شنوی هر صدایی را که می خواهی؟

می-بینی هنگامی را که تو سال هاست مرده ای و جوانی که هنوز نطفه اش بسته نشده، سال ها بعد در گوشه ای نشسته از تو می نویسد؟

هر وقت همه ی این ها هستی داشت و در اتاق محقر تو دنیایی جا گرفت، در صفا و پاکیزگی خلوت خود شک نکن

اگر جز این است خلوت تو یک خلوت ظاهری ست... دل تو با تو نیست و تو از خود جدا هستی. آن تویی که باید تو باشد از تو گریخته است.

                                                             نیما یوشیج حرف های همسایه. [گزینش: س.س.طارمی]