.

.

تبدیل غم به شعر- فکر بخردانه/ مهدی عاطف‌راد



تبدیل غم به شعر

 

وقتی که غم

در من زبانه می‌کشد و شعله می‌شود

وقتی که رنج

در موجهای درد مرا غرق می‌کند

من باز می‌کنم

آرام و نرم دفتر شعرم را

و در فضای منتظر آن

غمها و رنجهای درونم را

تقطیر می‌کنم

ترفیع می‌دهم

تبدیل می‌کنم به سرودی امیدبخش

از آن سرور و شور درون خلق می‌کنم

با آن به خود تسلی دل هدیه می‌دهم.



فکر بخردانه

 

نگاه می‌کنم به دوردست

به آسمان دل‌سیاه شامگاه

و فکر می‌کنم

در این مجال اندکی که مانده از مسیر عمر

در این دقایق بدون اعتبار بی‌دوام

چه کاری ارجمندتر ز مهربانی است؟

چه چیز دل‌نشین‌تر از رفاقت است؟

ستاره‌ای ز دوردست با تبسمی امیدآفرین به من نگاه می‌کند

و چشمک پر از محبتش به این نتیجه می‌رساندم

که بخردانه فکر کرده‌ام.


نظرات 3 + ارسال نظر
النا پنج‌شنبه 21 آبان 1394 ساعت 08:40 http://elenaah.blogfa.com/

سلام
چقد خوبه بشه غمها رو به شعر تبدیل کرد
اون وقت چه شاهکارهای ادبی بوجود نمیاد که

راثی پور چهارشنبه 6 آبان 1394 ساعت 20:09

سلام استاد
دو شعر زیبا و موجز از شما خواندم که بسیار مرا تحت تاثیر قرار داد

به قول شهید بلخی

اگر غم را چو آتش دود بودی
جهان تاریک بودی جاودانه
بدین گیتی سرار گر بگردی
خردمندی نیابی شادمانه

فریبرز پنج‌شنبه 30 مهر 1394 ساعت 20:52

مهدی جان دست شما درد نکند. به دلم نشست: هیچ چیز دلنشین تر از دوستی نیست.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد