.

.

.... در ستایش تمام جاده هایی که به آنجا می روند / سعید سلطانی طارمی



آن جاده،

با پیچ و خم‌ها و گره‌هایش که انگار
اندیشه‌ی یک فیلسوف هیچ‌انگار است
با خاطراتش که پر از سرباز و گنجشک است
و سادگی‌های غبار‌آلود و ترسانش
همراه ما تا قلب رؤیاهای ما رفته است
آزادی ممنوع و وحشت‌کرده‌ی ما را
از کوچه‌های شهر افسرده
تا مرز ابراندود اندیشیدن آزاد
تا روشنای بی‌حجاب بوسه‌ها رفته‌است.


"آهسته ران آن‌سوی این پیچ
این پیچ پیچان در رگ هیچ
مردانِ بی‌تردید
دنبال یک آهِ گناه‌آلودِ آنجایی
صندوق دل را نیز می‌گردند

آهسته ران، آهسته‌ ران. اینجا
آن‌شامه‌تیزان با هوای کشف زیبایی
کالای ممنوعی که شیطان دوست می‌دارد
باد هوا را نیز می‌گردند
آن باد‌های خسته‌ی در حسرت زلفی پریشان
ولگرد بوی مبهم یک پرده‌ی رنگی
در پشت آن، آیینه‌ای خوشبخت
در آینه یک شانه‌ی رقصان
در خرمن زلف زنی خندان
اینجا، مواطب باش، میدانی که در اینجا
رنگ و صدا را نیز می‌گردند

آن جاده،
           آن جاده
با پیچ و خم‌ها و گره‌هایش
ما را از این ممنوع‌های تند دندان‌گرد
تا آن‌سوی آفاق باید‌ها، نباید‌ها
تا پهنه‌های سبز گل‌کردن
در بی‌چرا‌‌یی‌های آن جنگل
آن جنگل بی
"‌ایست"، بی"‌او کیست؟"
تا آن سوی مرز
"کجا؟" برده‌است

آن جاده با پیچ و خم‌هایش....
                         شروع پاییز   1385پایان بهار1393

 

نظرات 8 + ارسال نظر
پیام سیستانی دوشنبه 19 مرداد 1394 ساعت 22:41 http://psistani.blogfa.com

درود بر جناب طارمی عزیز

پیغام ارجمند شما در زیر شعر های کوتاهم خواندم . بسیار شادمان که چنین ریزبیانه به شعر و زبان می نگرید . در باره پیشوند فرا گفت و گو خواهیم کرد . بی تردید زبان و تندرستی زبان در شعر مهم ترین عنصر برای بنده است . اگر این عنصر مهم به هر بهانه ای در شعر رو به سستی و نادرستی برود شعر دچار بی پایگی خواهد شد . بگذارید کمی بیندیشیدم / شاید در دام نثرهای روزنامه ای افتاده باشم ..این روزها آدم زود گول می خورد ... باز خواهم گشت برای گفت و گو ... راستی اگر ایمیل خود را نیز برای بنده بنویسید یا بفرستید سپاس گزار شما خواهم شد .هر چه گشتم نیافتم .

پیام سیستانی دوشنبه 19 مرداد 1394 ساعت 17:33 http://psistani.blogfa.com

درود بر جناب طارمی عزیز

شعر ارجمند شما را چندین بار خواندم و هر بار به گونه ای سرخوش شدم . از این که می توان هنوز شعرهای زیبای نویی خواند شادمانم . بی تردید این شعر مرا وادار به نوشتن خواهد کرد . به زودی در باره این شعر خواهم نوشت.

ارادتمند شما / پیام سیستانی

محمد جلیل مظفری دوشنبه 19 مرداد 1394 ساعت 13:54 http://www.sherkadehkavir.blogfa.com

سلام و عرض ادب استاد سلطانی
همیشه گفته ام و بر این عقیده خواهم بود که شعرناب نیمایی را در سروده های شما و استاد شاکری یکتا نفس می کشم
بمانید و بسرایید

س.س.طارمی سه‌شنبه 13 مرداد 1394 ساعت 12:52

با سپاس از دوستان عزیزم که با تشویق های خود در این زمانه ی سرد مرا دلگرمی می دهند.

منوچهر زال پور سه‌شنبه 13 مرداد 1394 ساعت 12:25 http://aztabare-shaghayegh.blogfa.com/

سلام جناب طارمی

شما را از سایتهای ادبی می شناسم و با شعرهایتان که تازه است و تر همیشه خلوهتی دارم.
می خوانمشان و می اندیشم

کوروش آقامجیدی شنبه 10 مرداد 1394 ساعت 03:04

درود ،
مثل همیشه سکر انگیز و حیرت آور .لذت بردم .

توکل سه‌شنبه 6 مرداد 1394 ساعت 12:14

سلام استاد
از شعرهای شما فقط باید لذت برد و دو سه بار خواند تا به معنای چند لایه آن پی برد

راثی پور جمعه 2 مرداد 1394 ساعت 19:32

سلام و عرض ادب

یکی از زیباترین شعرهای شما را خواندم.شعری بسیار غنی از پشتوانه فرهنگی و با اشاره ها و تعریض هائی به گرفت و گیرهای رایج و جو پلیسی امنیتی امروز

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد