.

.

مونت رُز/آر.اس.تامس/ترجمه غلامرضا صراف

‍ ‍ گویند سرخوشانه به قتلگاه رفت،

به شکوه ِ یک داماد جامه به تن کرده بود،

شال اش همچو یخبندانی سپید بر گرد او بود

در صبح ِ بی باد ِ بی باکی اش.


خون سرخ اش آب حیات بود،

که در ضیافت این عروسی شراب شد.



نظرات 1 + ارسال نظر
حمید یکشنبه 19 اسفند 1397 ساعت 18:05

عالی.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد