آویختن به سینه ی پروردگار عشق
آن سان که هر کسی به کسی خواب می رود
من
از نگاه سرد هزاران هزار ماه
فریاد
جز سینه پاکینه خاک خویش
بر سینه ی چروکیده ماه سبز
پنهان نمی کنم
تو آفرینه
تو زنده
در نگاه من
بی خود ز عشق خواب ترا حفظ می کنم
ای وای هر پیاده به هرکس پیاده ای
پیدا نمی کند آنسان
من اشکار خواب ترا خواب می روم
تبریز 74 دوه چی
سلام
این شعر را نگرفتم مفهومش را
شاید اشکال از من باشد که کدهای معنائی شما را پیدا نکردم
yasha aziz Dr. Rasipoor