.

.

آن کاشف فروتن/محمد رضا راثی پور


چندان که در ستایش زیبائیست

سر بر نداشته ست ز سجاده تا هنوز

 

وقتی یقین یافته بر دوش او نهاد*

بار رسالت ابدی را

با چشمهای انکار

از آفتاب گفت و از آغاز معجزه

آن کاشف فروتن

"در خود به جستجوئی  پیگیر"

همت چنان گماشت که الماس آفرید

-الماسی از کرامت انسان-

 

در سالهای دشنه و دشمن

شعرش سروده و نسروده

بی خویشی همیشهء رندان را

جانی دوباره داد و ازآن گشت جاودان

 

وقتی که ایستاد و چراغی

افروخت در برابر تاریکی

الماسها سماجت او را نداشتند

و کوهها صلابت او را

آری زمین همیشه شبی بی ستاره ماند

از بس چو اختران همه یاران

از این غم مهیب فروریختند سرد

بعد از تو ای کبوتر فرخنده**

آیا دوباره مژدهء آغاز می رسد

با برگ سبز زیتون؟

باور نمی کنم

خاموشی تو خاتمهء شعر زندگیست

                   تبریزدوازدهم مرداد هفتاد و نه


*در جایجای شعر به تعبیرات شاملو اشاره شده است

**هنگام نشستن کشتی نوح به خشکی کبوتری فرستاده شد تا از وجود حیات خبر آورد و کبوتر با برگ سبز زیتون باز آمد


نظرات 4 + ارسال نظر
پیام سیستانی پنج‌شنبه 15 مرداد 1394 ساعت 13:35 http://psistani.blogfa.com

درود بر جناب راثی پور عزیز

دست مریزاد . شعر ارزنده و زیبایی بود . راستی جناب راثی پور من هنوز از سرنوشت شعرهایم بی خبر هستم و نمی دانم که شعرها را حذف کردید یا نه ؟ همانگونه که در زیر نوشته جناب عباس نژاد هم عرض کردم و بی گمان شما نیز خواهش بنده را خواهید پذیرفت اگر شعرها را برای شماره بعدی بگذارید بسیار شادمان تر خواهم شد. من اکنون نمی دانم که کجا هستند این شعرها و آیا کسی خوانده است و چیزی نوشته است یا نه... جز یک بار که توانستم پیدا کنم دیگر متوانستم . بهتر است که حذف بشوند شعرها .

ارادتمند شما / پیام سیستانی

س.س.طارمی سه‌شنبه 13 مرداد 1394 ساعت 13:00

مرسی. رثایی حماسی ، ساختمند و دلپذیر. هیچ چیز خارج از قاعده نیست در آن. تلخ چون باده دلپذیر چو غم.

منوچهر زال پور سه‌شنبه 13 مرداد 1394 ساعت 12:24 http://aztabare-shaghayegh.blogfa.com/

سلام

والله شعر زیباست اما زبان زبان تقلیدی ست .
زمانی زیبا تر بود که زبان هم مال خودتان بود نه وام گرفته از احمد شاملو

توکل سه‌شنبه 6 مرداد 1394 ساعت 12:12

سلام جناب راثی
مدتهاست شعر تازه ای از شما نشنیدم.
این شعر را دوست دارم برای اینکه استثنائا در این شعر به زبان شاملو بسیار نزدیک شدید.
معلوم می شود که بسیار تلاش کردید تا اقلا در این شعر از تاثیر اخوان رها شوید

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد