.

.

جایگاه «کشف و شهود» در ادبیات/ سروش رهگذر

ذهن هنرمند در خلق موقعیت و فضاها، فرآیندی پیچیده را طی می­کند. تا آنجا که گهگاه برای درک این فرآیند بعدها توجیه منطقی نمی­‌توان یافت. به­خصوص وقتی ناخواسته ذهن هنرمند پا در حیطه­‌ی بی­حد و حصر ناخودآگاه خویش می­گذارد. آنجا که گویی هیچ چیز ناممکن نیست و هر اتفاقی به وقوع بسیار نزدیک است.

 

کارل یونگ (1961-1875) از جمله اولین دانشمندان عرصه­ی روان­شناختی بشر بود که در تفکیک علمی تیپ­های شخصیتی، در کنار دو کارکرد عقلانی تفکر (thinking) و احساس (feeling) دو کارکرد غیر عقلانی حس (sensing) و شهود (intuition) را نیز جایگاه بخشید. با توجه به دو نگرش "درون­گرایی" و "برون­گرایی" یونگ موفق به ترسیم دو تیپ شخصیتی حائز اهمیت گردید:

1-   تیپ برون­گرای شهودی

2-   تیپ درون­گرای شهودی

 

برون­گراهای شهودی افرادی با اندیشه‌­های تازه هستند که مجذوب خلاقیت می­‌شوند. این دسته از افراد متکی بر شمّ خود عمدتاً در عرصه­‌های اقتصادی و سیاست چهره­های درخشانی می­شوند. یونگ تیپ درون­گرای شهودی را نیز چنین معرفی می­کند: «افراد دارای این تیپ تماس کمی با واقعیت دارند. این افراد ژرف­اندیش و خیال­‌پرداز، کناره­‌گیر و بی­‌اعتنا به مسایل عملی بوده و دیگران آنها را خوب درک نمی­‌کنند. آنها عجیب و نامتعارف به‌­نظر می­رسند.» (یونگ، 1387، 120)

 

در همین قسمت با تعریف تیپ غیرعقلانی دیگری با نام تیپ درون­گرای حسی روبرو هستیم: «منفعل، آرام و جدا از دنیای روزمره به­‌نظر می­رسند. این افراد اغلب فعالیت­‌های انسان را به دیده نیک‌خواهی و مسرت می­‌نگرند. آنها از لحاظ هنرشناختی حساس هستند و خود را در قالب هنر یا موسیقی ابراز می­کنند و به ابراز کردن شهود خود گرایش دارند.» (یونگ، 1387، 120)

 

حال این سوال مطرح است که براستی شهود چیست؟ جایگاه علمی آن در ذهن بشر کجا تعریف می‌­شود؟ و جایگاه آن در هنر (ادبیات) کجا می­‌توان متصور شد؟

 

برای دست­یابی به تعریفی ساده از این دو کارکرد چنین می­‌خوانیم: «حس کردن، تجربه را از طریق حواس بازآفرینی می­کند، به همان صورتی که عکس، شیئی را کپی می­‌کند. شهود مستقیماً از محرک بیرونی ناشی نمی­‌شود؛ برای مثال، اگر باور داشته باشیم که کس دیگری در اتاق تاریکی با ماست، امکان دارد اعتقاد ما با تجربه‌­ی حسی واقعی بر شهود یا شمّ ما استوار باشد.» (یونگ، 1387، 118)

 

بیش از 1400 سال پیش، مردی عامی بر فراز صخره­ای دورافتاده، در دل شب، ندایی از عالمی که از آن به "عالم غیب" یاد می­کنند، می­شنود و پس از آن جهانی را به ایدئولوژی جدیدی فرا­ می­خواند که تا به امروز کارکردش را از دست نداده است. از این تعریف پیامبرگونه‌­ی شهود که بگذریم بسیاری از هنرمندان بی­‌آنکه در مقام یک پیامبر یا شخصیتی کاریزماتیک دربیایند، جایگاه کشف و شهود را به نوعی در فرآیند خلق آثارشان مشهود می­‌دانند. همچون حالتی بسیار خاص در لمحه­ای پیش از خواب. آن­جا در نیمه­‌هشیار که به اصطلاح "سانسورچی‌­ها" اندکی ضعیف عمل کرده و تراوشاتی از ناهشیار آدمی برون­ریزی می­‌شوند. تحقیقات روان­شناختی در این زمینه نشان داده است که ذهن آدمی «در حالت انتقال از بیداری به خواب، امواج تتا از مغز با فرکانس 7-4 هرتز ثبت می­‌شود. حالتی مابین بتا (بیداری) و تتا (خواب کامل) که آنرا حالت آلفا می­‌نامند.» (روحانی، 1384، 113)

فهم این حالت انتقال، زمانی حائز اهمیت می­‌شود که بدانیم "هوشیاری" ویژگی حافظه­‌ی کوتاه­‌مدت است، در حالی‌که
حافظه­‌ی درازمدت به صورت ناهشیار تحقق می­ یابد. (خداپناهی، 1388، 218)

در اینجاست که سلسله گزارشات مبنی بر درک حالت و فضایی خاص در کوتاه زمان‌هایی پیامبرگونه قبل از خواب برای افراد (به­ خصوص هنرمندان) جریانی علمی به خود می­‌بیند. آنگاه که آلیس در بیداری به دنبال خرگوش
نیمه­‌هشیارش به درون گودال ناهشیار (خواب) سقوط می­کند. سقوطی دلچسب که ختم به خلق اثر هنری شگرف
می­شود!

با علم به چنین تجاربی پیشنهاد لزوم وجود چند صفحه یادداشت و قلم در کنار بستر خواب شاعران و نویسندگان شاید پیشنهادی بی­‌جا نباشد تا با کسب این بینش در حالت انتقال هشیاری خویشتن، سعی شود تا مراحل این انتقال ارزشمند به نوعی ثبت شود. نکته­‌ی شگفت‌انگیز ماجرا حالتی­‌ست که روز بعد، پس از بیداری کامل از خوانش چند سطر بدخط شب گذشته به ما دست می­دهد! چه بسا همین چند سطر دست­مایه خلق اثری عظیم شود...

«راستی این

همان رویا نیست

که از یاد بردی              

پیش از سپیده­ دم؟» (بورخس، 1387، 68)

منابع:

1-   شولتز، نظریه­‌های شخصیت (ویراست هشتم)، تهران: ویرایش، 1387.

2-   حائری روحانی، سیدعلی، فیزیولوژی اعصاب و غدد درون­‌ریز، تهران: سمت، 1384.

3-   خداپناهی، محمدکریم، روانشناسی فیزیولوژیک، تهران: سمت، 1388.

4-   بورخس، خورخه­‌لوییس، بهشت­های گمشده، تهران: مشکی، 1387.

نظرات 1 + ارسال نظر
منوچهر زال پور سه‌شنبه 13 مرداد 1394 ساعت 12:12 http://aztabare-shaghayegh.blogfa.com/

سلام

مطلب مفیدی بود
خواندمش برای دو بار

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد